فعل عبارتی پرکاربرد blow up 1/2 در انگلیسی عامیانه و خودما | EnglishPersian | انگلیش پرشین
فعل عبارتی پرکاربرد blow up 1/2
در انگلیسی عامیانه و خودمانی: تركوندن و تركيده شدن به همون معنی ایی كه ما در فارسی عاميانه داريم؛ خوش گذروندن/كار بزرگی انجام دادن/ مشهور شدن/ موفق شدن
I was asleep for only two hours and my pager blew up by messages. فقط دو ساعت خواب بودم و پيجر ام اينقدر مسج گرفت تركيد.
She's about to blow up after her next album drops بعد از اينكه آلبوم بعديش بياد ميتركونه.