علت اختلاف #سلاسل در مسائل نظری تصوف، هر فرقه؛ یعنی پیروان هر | عرفان و تصوف
علت اختلاف #سلاسل
در مسائل نظری تصوف، هر فرقه؛ یعنی پیروان هر یک از طریقتها، مبتنی بر آموزههای دینی، به آراء و عقاید خاصی تمسک جستن و هر فرقهای در بین مقامات و احوال مختلف، یکی از حالات معنوی را اساس و محور و قاعده سلوک و طریقت خود قرار داد¹ن است.
ابوالمفاخر یحیی باخَرْزی (م ۷۳۶ هق) در أوراد الأحباب مینویسد: « بر شیخ واجب است که مرید را نگذارد تا نزدیک شیخ دیگر رود، یا با اصحاب شیخ دیگر نشیند، که مضرّت به مریدان مبتدی، زود راه یابد»².
شاگردان مکتب یک صوفی در صدد بیان کرامات شیخ خود بر میآمدند، به تدریج نوعی مقابله به مثل و جنگ کرامات میان صوفیان در گرفت که خود، عاملی در جهت تحزّب و ایجاد سلسههای مختلف صوفیه گردید³ و ایجاد اختلاف میان فِرق صوفیه شد. پس تغیر روحیه صوفی از طریقه خاصی که داشتند، وحدت تصوف را از میان برد. و همین امر زمینهساز ایجاد اختلاف میان سلاسل صوفیه گشت.
(البته به اعتقاد راقم مسطور در ورای این ظاهر متفاوت، وحدت عمیق معنایی و محتوایی بین آنان وجود دارد که قابل انکار نیست.)
____ 1. تاریخ تصوف در اسلام، ص۴۰۳ 2. أوراد الأحباب، ص۷۳-۷۴ 3. نقد صوفی، ص ۲۲۰