جنگ عراق خیلیها رو به توبه واداشت، اما توبههایی که از روی اح | Eric Notes
جنگ عراق خیلیها رو به توبه واداشت، اما توبههایی که از روی احساسات باشند اعتبار ندارند. اینکه اعتراف کنی کار نادرستی انجام دادی، به تنهایی نمیتونه نشون بده که فهمیدی چرا نادرست بوده. همچنین نمیتونه نشون بده که فهمیدی مسئله چه ماهیتی داشته. اینکه حمله به عراق، نادرست بود، فقط یک نظر درباره یک عملیات نظامیه، نه بیشتر. مسئله عراق فراتر ازین عملیات بود. اگه هیچکس هیچکاری درباره صدام نمیکرد، این صدام بود که خیلی کارها میکرد. این از دهانشون نمیفته که تحریم و برنامه نفت در برابر غذا، فلان میلیون کودک عراقی را به کشتن داد و ال و بل، که البته منبع این آمار هم بیشتر اینستاگرامه تا یک کار تحقیقی معتبر. اما به این واقعیت اشاره نمیکنند که اگه صدام اراده میکرد یک هولوکاست کردی یا شیعی رو اجرا کنه، نه کردها و نه شیعیان حریفش نمیبودند. مردم عراق نسخه دموی این هولوکاست فرضی رو دیده بودند. علاوه بر این، برنامه هستهای خودش رو هم ادامه میداد و انقدر روانی بود که ازش استفاده کنه. برخلاف برداشتهای نظامینویسان، فشار اقتصادی نقش خیلی پررنگتری داشت در متوقف شدن برنامه هستهایش، تا کارهایی که موساد و ارتش اسراییل علیهش انجام دادند. بعضیها دوست دارند فکر کنند تاریخ رو کارهایی مثل اون چه که در فیلم تاپگان نمایش داده میشه تغییر میده. ولی در واقعیت، سرنوشت کشورها با مجموعهای از رفتارهای کثیف و بیرحمانه ممکنه تغییر کنه. اینکه در نوع مواجهه با شر اشتباه کردی، نباید به این انحراف بکشوندت که وانمود کنی شر قابل تحملی بود اگه دخالت نمیکردیم! هرکس ادعا کنه صدام شر قابل تحملی بود، به تمام کسانی که در گورهای دستهجمعی دفن شدند، دهنکجی کرده.
اگه بخوای کار درست و موثری انجام بدی، باید از قبل بپذیری که ازت به نیکی یاد نخواهد شد. این قانون تاریخه.