Get Mystery Box with random crypto!

عده‌ای ساده‌لوح، مثل همونی که سلطنت‌طلب‌ها بش دخیل بستن (البته | Eric Notes

عده‌ای ساده‌لوح، مثل همونی که سلطنت‌طلب‌ها بش دخیل بستن (البته غیر از سکویی ترامپیست که حداقلی از قوه تشخیص رو داره) تصور می‌کنند با نمایش راواداری مذهبی می‌تونند حمایت دولت‌های غربی رو جذب کنند، و وسط حمام خون که فرقه مرگ‌سالار شیعه راه انداخته، نگران مذهب‌ستیزی هستند. غافل ازینکه خود آمریکا هم مذهب‌ستیزه، و بلکه این مذهب‌ستیزی در سیاست دفاعیش هم گنجانده شده. اگه مذهب شما دستور داده باشه که باید به خطوط انتقال برق آمریکا آسیب زد، حتی اگه آسیبی نزده باشی و هیچ برنامه‌ای برای آسیب زدن بش نداشته باشه هم، با پهپاد یه موشک مقعدجو میفرستن تو خونه‌ت، که دقیقا از پنجره وارد بشه. کل مبارزه با تروریسم اسلامی بر همین مبنا شکل گرفته. نه رواداری در کاره، و نه حتی دادگاهی. اینکه این طرز مبارزه درست است یا نیست، یه بحث دیگه‌ست. اصل موضوع اینه که رواداری در برابر مذهبی که هدفش نابودی زندگی دیگرانه، معنی نداره‌. بنابراین ستیز با تشیع مصباح یزدی، نه تنها برخلاف رواداری و دموکراسی نیست، بلکه واجبه. به تمام مقدسات کسی که میگه مردم نباید حق داشته باشند تصمیم بگیرند، باید توهین کرد. ارزش دکل برق به اندازه حیات انسان نیست؟ چطور آمریکا باید مجاز باشه برای دفاع از زیر ساخت خودش، با یک مذهب خاص که اون زیرساخت رو هدف قرار داده ستیز کنه، اما ما نباید مجاز باشیم برای دفاع از جان و مال و زن و بچه، با یک مذهب خاص که همشون رو هدف قرار داده ستیز کنیم؟

و اما ستیز میتونه سه نوع باشه.

در نوع اول میگی کاری ندارم اسلام واقعی‌تون کدومه، برای من همشون زیرخاکی‌اند. من به یه سری ارزش‌های مدرن پایبندم که هیچ ربطی به محمد اصلی و محمد تقلبی نداره. در این نوع ستیز میشه از سبک گاندی استفاده کرد و به صورت پسیو پیش رفت تا شاید فرجی شد. اما باید حواست باشه که دیگه دریفت نکنی تو جاده مذهب و تمام مرجعت برای قضاوت، فقط ارزش‌های سکولار باشه (البته تغییرات نسلی و حذف تدریجی نسل‌های قبلی، یک حالت پسیو اگرسیو غالب‌شونده بش میده در طول زمان).

در نوع دوم میگی دین این نبوده و این صحبت‌ها نبوده و شما خوارجید و فلان. اینجا دیگه نمیشه پسیو بود. باید به صورت اکتیو میراث مذهبی رو انقدر شخم زد، تا کلا یک اسلام جدید و یک قرآن جدید و یک محمد جدید، از دل همین چیزهایی که موجوده بدست بیاد. و این جرئت و اعتماد به نفسی میخواد که همه ندارند، چون انگ بدعت بش خواهد خورد (البته الان مسئله اصلی فقدان جرئت نیست، فقدان انگیزه‌ست. کسی نسبت هزینه فایده این کار رو به صرفه نمی‌بینه).

در نوع سوم نه کاری داری ارزش‌های سکولار چی میگه، نه کاری داری محمد اصلی چی می‌گفته‌. فقط جواب شمشیر رو با شمشیر میدی، چون زندگیت رو تهدید کرده. و این یک جنگ فیزیکیه که میتونه ابعادش گسترش پیدا کنه و بزرگ‌تر از چیزی بشه که همه تخمین می‌زدند. برای اینکه این نوع از ستیز در حد واکنش‌های هیجانی باقی نمونه و دوام پیدا کنه تا به نتیجه برسه، نیاز به یک موتور انگیزشی خواهد داشت، و اون موتور بدون مکانیزمی که معمولا در کالت‌ها و فرقه‌ها شکل پیدا می‌کنه، کار نخواهد کرد. یعنی باید بتونی یک فرقه خطرناک بسازی تا بتونی از پس یک فرقه خطرناک دیگه بربیای (ناسیونالیسم میتونه جایگزین سکولاری برای چنین فرقه‌ای باشه، اما در جایی مثل ایران دیگه اثر چندانی ازش نیست، با اینکه سوژه بیشتر فحاشی‌های اینترنتیه).

هرکس هر کدوم ازین سه نوع ستیز رو انتخاب کرد، باید تو همون لاین بمونه و حرکات زیگزاگی انجام نده.