اصولگرایی بدون استراتژی فقط مختص نسل قبل از ما نیست. اتفاقا در | Eric Notes
اصولگرایی بدون استراتژی فقط مختص نسل قبل از ما نیست. اتفاقا در نسل ما و نسل بعد از ما هم دیده میشه، و اتفاقا به خاطر گسترش انفجاری ابزارهای خودنمایی، غلیظتر هم دیده میشه. الان دیگه حتی رعایت هنجارهای یک عقیده هم لازم نیست؛ انتساب به اون عقیده هم کافیه. طرف بدون اینکه خندهش بگیره تو بیو مینویسه «معتقد به گرمایش زمین». در واقع پکیجهای اعتقادی مثل اسباببازیهایی شدهاند که بخشی از سرگرمی آدم شهرنشین به اونها وابستهست. گوشههای رادیکال جریان چپ گرفتار این وضعیت نیست، و بیشتر ازینکه درباره عقایدش بنویسه و محتوا بسازه، در دنیای فیزیکی در حال جنگیدنه. اگه مدافع حقوق حیواناته، واقعا میشه جلوی دامداریهای بزرگ پیداش کرد. اگه فمنیسته واقعا داره میفته دنبال سناتورها تا مجبورشون کنه به لایحهای که میخواد رأی بدن، یا اگه امیدی به سناتورهای موجود نداشته باشه میره زنگ در تک تک خونهها رو میزنه و برای نامزدی که بش امید داره رأی جمع میکنه. اما حتی در بین اونها هم بیشتر مدافعان حقوق حیوانات، در حال انتشار عکس حیوانات له و لورده شده به دست «صنعت پلید» هستند، و بیانیههای شدیداللحن! مرتبطش؛ و بیشتر فمنیستها در حال ارسال فحشهای خلاقانهتر به پدرسالاری!
اما یکی از مصادیق اخیرش جماعت رمزارزی هستند. چشملیزریهایی که یهو یادشون افتاده پول فیات چیز بدی است! اما تنها کاری که دربارهش میکنند اینه که تمام روز درباره اینکه چیز بدی است توعیت بزنند! نه چیزی از ساختار پیچیده بانکداری و بازارهای مالی دنیا میدونند، نه از روابط قدرت که این ساختارها رو به هم وصل کرده و سر پا نگه داشته. هرچند که حتی خود بیتکوین رو هم هنوز خوب نفهمیدند (وگرنه یک پیشرفت تکنولوژیک حسابش نمیکردند. متوجه نیستند که پروتکل بیتکوین رو با کاغذ و خودکار هم میشه اجرا کرد. پیشرفتهای کامپیوتری، چنان اجراش رو تسهیل کرد که کاربردی بشه). انتظاری هم ازشون نمیشد داشت. اینها یهو از پشت پلیاستیشن بلند شده بودند که اومدند وارد گود «پول خصوصی» شدند. برای اینها جدل توعیتری با اقتصادخوندهها و جانوران آکادمیک وابسته به نهادهای سنتی، و زیر سوال بردن سوادشون که به نظر میرسه دیگه موضوعیتی نداره، سرگرمکننده و هویتسازه. «شورش علیه سنت» میتونه پیوند گرمی بین کسانی برقرار کنه که هیچ ربطی بهم ندارند. اما برای خیلیها فقط اون پیوند گرم اهمیت داره، نه واقعا ساقط کردن نظام مستقر. برای ساقط کردن نظام مستقر memeها کافی نیستند. گرگهای خزانهداری، فد و رگولاتوریها، با تحقیر شدن در اینترنت عقبنشینی نمیکنند. افبیآی با فحشهایی که میخوره شرمنده نمیشه. مردمی که از تورم و پول هلیکوپتری منتفع هستند، امتیازات فیات رو دو دستی واگذار نمیکنند. اگه بخوای غیر از چشملیزری کردن عکس پروفایلت، و هر از چندی پست گذاشتن از احادیث فون میزس، کار موثرتری درباره آینده پول بکنی، باید وارد جنگی بشی که در اون خیلیها با هم متحدند تا سرکوبت کنند. و چنین جنگی استراتژی میخواد، و کثیف شدن میخواد، و عملگرایی میخواد، و زرنگباری میخواد، و حتی بیرحمی! البته بهیچوجه با طرد کردن «سلحشوران توعیتری» موافق نیستم. اتفاقا خوبه که هستند. تو جنگ، باید از هرکس و ناکسی استفاده کرد. حتی از سیاهلشکری که مشغول سرگرمی هستند. اما اگه توجیهشون برای نجنگیدن پاک ماندن دامنشونه، جواب من این خواهد بود که: «دامن پاکت را لوله کرده و در مقعد خود فرو بنمای».