هستهای و موشکی بهانه است: اسرائیل در راس جدال ایران و آمریکاس | مطالعات راهبردی آمریکا
هستهای و موشکی بهانه است: اسرائیل در راس جدال ایران و آمریکاست
اسفندیار خدایی دکترای مطالعات آمریکا از دانشگاه تهران
قضیه هستهای بهانه است، موشکی هم بهانه است، حقوق بشر هم بهانه است. اسرائیل موضوع اصلی دعوای ایران و آمریکاست. منظور آمریکا از تغییر سیاستهای منطقهای ایران در لبنان و سوریه و فلسطین، هم به اسرائیل مربوط میشود. تحریمهای آمریکا که به گفته محمدجواد ظریف تاکنون بیش از هزار میلیارد دلار به اقتصاد ایران ضربه زده است، بخاطر اسرائیل است. قضیه اسرائیل تنها اختلاف ایران و آمریکا نیست اما مهمترین است. هیچ کشوری در دنیا وجود ندارد که با آمریکا اختلاف جدی نداشته باشد؛ اما هیچ کشوری مسئله ای به پیچیدگی قضیه بود یا نابودی اسرائیل، در روابط با آمریکا ندارد.
لابی صهیونیسم نفوذ فراوانی بر سیاستهای آمریکا در خاورمیانه دارد. آنها علاوه بر قدرت و نفوذ سیاسی، از سازماندهی موثر، قدرت مالی، و قدرت رسانهای برای اقناع افکار عمومی بهرهمند هستند. بعلاوه قضیه اسرائیل یک مسئله ایدئولوژیک در سیاست خارجی آمریکاست بخصوص برای مسیحیان اوانجلیکال آمریکا (جمعیت اوانجلیکالهای مسیحی آمریکا حدود ۹۰ میلیون نفر است) جمعیت یهودیان آمریکا نیز بیش از ۵ میلیون نفر است.
در بسیاری موارد، منافع ملی آمریکا در خاورمیانه در سایه منافع اسرائیل قرار گرفته است، و پدر برای پسر از منافع خود نیز گذشته است و دوستی میلیاردها مسلمان در دهها کشور جهان را فدای مصالح اسرائیل کرده است و نارضایتی دهها کشور مسلمان و عرب را به جان خریده است. حمله آمریکا به عراق به بهانه سلاحهای کشتار جمعی، بخاطر امنیت اسرائیل بود نه برقراری دموکراسی. این جنگ علاوه بر خسارتهای فراوان برای عراق، هزاران میلیارد دلار برای آمریکا هزینه داشت و هزاران آمریکایی هم کشته و زخمی شدند. و صدای منتقدان دموکرات تاکنون به جایی نرسیده. جو بایدن علیرغم درک این قضیه، نمیخواهد خود را با لابی صهیونیسم درگیر کند و همین دلیل اصلی تعلل او برای بازگشت به برجام است. دولت بایدن بدنبال راهی میگردد که هم به برجام برگردد و هم منافع اسرائیل را تامین کند. منافع آمریکا در خروج از جدالهای ایدئولوژیک بیحاصل و پرهزینه در خاورمیانه، و تمرکز بر شرق آسیاست، جایی که بزرگترین غولهای اقتصادی و سیاسی دنیا همانند چین و هند و اندونزی و بنگلادش و ژاپن و کره جنوبی و... ظهور کردهاند، و آمریکا تقریباً غایب است. لکن منافع اسرائیل در تدوام حضور فعال آمریکا در کشمکشهای خاورمیانه است.
اسرائیل تهدیدی جدی و رقیبی قدرتمند برای ایران، ترکیه، عربستان، پاکستان، مصر، عراق و سایر کشورهای منطقه است. حتی اگر جمهوری اسلامی هم نبود، این تهدید و رقابت بین ایران و اسرائیل وجود داشت. لکن تفاوت در این است که جمهوری اسلامی با نگاه ایدئولوژیک، اسرائیل را در راس تمام خطرات و تهدیدها قرار داده است و سایر تهدیدها و خطرات را نادیده میگیرد.
تاکنون دو راه حل برای قضیه اسرائیل از جانب مسئولان ایرانی ارائه شده است: نخستین بار سید محمد خاتمی رئیس جمهور وقت ایران در اجلاس سال 1379 سران کشورهای اسلامی در دوحه قطر، از راه حل دموکراتیک برای قضیه اسرائیل سخن گفت و خواستار برگزاری رفراندوم در سرزمینهای فلسطینی شد و شرط تحقق چنین مسئلهای را "بازگشت همه فلسطینیان" و شرکت آنها در همه پرسی دانست. رهبر انقلاب، آیت الله خامنهای نیز در تابستان ۱۳۹۳ راهکار «از بین بردن اسرائیل» را برگزاری همه پرسی دانست. لکن این طرح هرگز مورد توجه قرار نگرفته. برخی رسانه های صهیونیست و حامیان اسرائیل اینگونه پاسخ دادند که جمهوری اسلامی اگر به دنبال دموکراسی است، ابتدا یک همه پرسی آزاد در داخل سرزمین خود برگزار کند سپس به فکر رفراندوم آزاد در کشورهای دیگر باشد.
دومین راهکار جمهوری اسلامی برای نابودسازی اسرائیل، تاریخچه طولانیتری دارد و به شعارهای انقلابی و سخنان امام خمینی برمیگردد و این جمله که اسرائیل باید از صحنه روزگار محو شود. رئیس جمهور احمدینژاد نیز در جمع نظامیان به صراحت از محو اسرائیل سخن گفت. گرچه امروز منکر این سخن شده است و گفته احتمالاً از دیگران نقل قول کرده است! پیرو سخنان آیت الله خامنهای رهبر انقلاب، برخی در شهر مشهد کرنومتر ثانیهشمار برای نابودی اسرائیل راه اندازی کردهاند. مطابق این کرنومتر، قرار است اسرائیل در سال 2040 از بین برود. جالب اینکه آقای عیسی کلانتری رئیس سازمان محیط زیست ایران نیز پیش بینی کرده است که در همان سال حدود چهل تا پنجاه میلیون نفر از مردم ایران بخاطر بحران بیآبی ناچار به مهاجرت به خارج خواهند شد (منبع: خبرگزاری آفتاب).
در بخش بعدی مقاله، هزاران میلیارد دلار(!!) خسارتهای وارد شده به جمهوری اسلامی در این جدال، و منافع و درآمدهای کشورهای مختلف از این دشمنی دائمی بررسی میشود...