Get Mystery Box with random crypto!

ناتوانی آمریکا در سیاست متقاعدسازی نیوزویک چاس فریمن، دی | مطالعات راهبردی آمریکا

ناتوانی آمریکا در سیاست متقاعدسازی

نیوزویک

چاس فریمن، دیپلمات کهنه‌کار آمریکایی، معتقد است که: «ما غرغر می‌کنیم، تهدید می‌کنیم، تشر می‌زنیم، تحریم می‌کنیم، تفنگداران دریایی‌مان را می‌فرستیم، بمباران می‌کنیم، اما هرگز از هنر متقاعدسازی استفاده نمی‌کنیم».

فریمن مترجم اصلی رئیس‌جمهور ریچارد نیکسون در سفرش به چین در سال 1972 بود. این سفر درنهایت منجر به به‌رسمیت‌شناختن جمهوری خلق چین علاوه بر تایوان از سوی آمریکا و گشایش سفارت این کشور در پکن شد. فریمن به نیوزویک می‌گوید که: «شکوه و عظمت دیپلماتیک واشنگتن مدت‌هاست که سرآمده است. آنچه اتفاق افتاده این است که توانایی آمریکا برای اجبار دیگران کم شده است اما ما همچنان خیال می‌کنیم در دنیای پس از اتمام جنگ سرد هستیم که اقتدار بدون چالشی داشتیم».

به گفتۀ فریمن، که زمانی هم سفیر آمریکا در عربستان بوده است، جهان در حال تغییر است اما ما همچنان می‌خواهیم همه چیز را در همان موقعیت‌های قبلی‌شان نگه داریم. هدف اساسی سیاست خارجی ما همچنان این است که خودمان را در جایگاه برتر قرار دهیم، درحالی‌که این غیرممکن است چراکه هیچ چیزی ابدی نیست و هیچ قدرتی نمی‌تواند برای ابد قدرت برتر باقی بماند. بحث این نیست که فقط برتری 50 سالۀ آمریکا به پایان رسیده باشد، بلکه اساساً برتری 500 سالۀ جهان یورو-آتلانتیک رو به افول است.

هرچندکه چین اختلافات ارضی مهمی با برخی از همسایگان کلیدی‌اش دارد، اما اکنون شریک تجاری اصلی نزدیک به 130 کشور جهان است. این کشور نفوذ اقتصادی و دیپلماتیک خود را در سرتاسر کشورهای درحالِ‌توسعه، ازجمله آفریقا و آمریکای لاتین، از طریق سرمایه‌گذاری‌هایی مانند طرح کمربند و جاده شی و انبوهی از پروژه‌های زیرساختی، گسترش داده است. این پروژه‌ها مجموعاً 150 کشور را دربر می‌گیرد.

مشکل مهم آمریکا در منطقه این بوده که همیشه نیاز شدید و فوری کشورهای خاورمیانه به توسعه را نادیده یا دست‌کم گرفته و برای آن تلاشی نکرده و به آنها کمک ننموده است. نتیجۀ این امر هم این بوده که اکنون کشورهای این منطقه چنین کمک‌هایی را از چین می‌خواهند و به دنبال روابطی حداکثری با این کشور هستند.

یکی از جلوه‌های این تغییر این است که درحالی‌که آمریکا سرکوب مسلمانان اویغور توسط چین را محکوم می‌کند و خواهان توقف آن است، تعداد بسیار کمی از کشورهای مسلمان با این سیاست آمریکا همراهی می‌کنند و اکثر کشورهای مسلمان ترجیح می‌دهند که در این مسئله دخالتی نداشته باشند.

آمریکا قصد دارد که تمرکز اصلی خود را بر شرق آسیا و کنترل چین بگذارد و چین را به عنوان تهدید اصلی خود تشخیص داده است. در نتیجه می‌خواهد خاورمیانه را از اولویت‌های خود خارج کند. این درحالی است که خاورمیانه اکنون یک منطقۀ به‌هم‌ریخته و تقسیم‌شده میان قدرت‌های کوچک و بزرگ مختلف محلی است، بنابراین همچنان به دنبال کمک قدرت‌های جهانی می‌گردد. در چنین شرایطی، طبیعی است که نگاه این کشورها به سوی چین باشد.
آمریکا باید این مسئله را درک کند که این فقط چین نیست که دنبال رقم‌زدن سرنوشت خود توسط خویش است بلکه سایر کشورها نیز چنین رؤیایی دارند و امیدوارند جهانی چندقطبی را ببینند که به آنها امکان عمل بیشتر و گسترده‌تری می‌....
لینک متن کامل مقاله به فارسی

@EsfandiarKhodaee