Get Mystery Box with random crypto!

ماقال منقول

لوگوی کانال تلگرام eshraghi_alireza — ماقال منقول م
لوگوی کانال تلگرام eshraghi_alireza — ماقال منقول
آدرس کانال: @eshraghi_alireza
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 679
توضیحات از کانال

گاه‌نوشته‌های رند متفنن کاسب مکاسب خوانده: رزق آمیخته به حرام از مشاوره مدیریت، روزی حلال از پژوهش و تدریس در حوزه سیاست، ارتباطات و ریطوریقا

Ratings & Reviews

1.67

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

2


آخرین پیام ها

2020-05-29 05:47:46 جدیدترین آمار کهنه از قتل‌های ناموسی

«در سال‌های اخير، آمـار موجـود در مراكز فوريت‌های پلیس ۱۱۰ و پليس آگاهي ناجا حكايت از فراوانی آمار قتـل عمـد دارد كه در بين انواع قتل‌ها، قتل‌های ناموسی در برخی از استان‌ها خصوصا استان‌های مرزی و غرب كشور آمار نگران كننده‌ای به خود اختصاص داده كه سهم اسـتان‌هـای خوزسـتان، كرمانشاه و ايلام بيشتر از ساير نقاط ايران است؛ به طـوری كـه براسـاس نتـايج تجزيـه و تحليل آمار جرایم، وقوع قتل‌های ناموسی در طول ۵ سال گذشته (۱۳۹۱ تا ۱۳۹۵) بـه ترتيب در استان خوزستان شامل ۱/۳۹ درصد، كرمانشاه ۴۸/۴۵ درصد و ايلام ۴۰ درصد از كل قتل‌های واقعه در سطح استان بوده است.»

آماری تازه‌تر از آن‌چه که در بند بالا آمده در دسترس عموم نیست. اسفناک است! تازه همین آمار هم مال چهار سال پیش است. این یک ذره اطلاعات در مقاله‌ای در شماره‌ی پاییز ۱۳۹۸ فصلنامه‌ی «پژوهش‌های اطلاعاتی و جنایی» منتشر شده که زیرنظر دانشگاه علوم انتظامی امین ناجاست. این مقاله در اصل هم رساله‌ی دکتری نویسنده (قاسم کوهزادیان) در همین دانشگاه بوده و احتمالا به این دلیل به آمار دسترسی داشته است. حدس می‌زنم که دانشجوی دکترای دانشگاه ناجا هم برای پژوهش‌اش دسترسی به اطلاعات جامعی نداشته، چون چند سطر بعد در همین مقاله‌ به آماری عتیقه از سال ۱۳۸۳ استناد می‌کند.

معلوم است که شیوه‌ای برای شمارش قتل‌های ناموسی وجود دارد و آمارش هم ثبت می‌شود. فقط علاقه‌ای به عمومی کردنش نیست. چه‌طور می‌شود مسئله‌ای را حل کرد که اعدادش مجهولند؟
@Eshraghi_Alireza
3.2K views02:47
باز کردن / نظر دهید
2020-05-24 18:07:23
اکثریت شده تشکیل ز یک عده وکیل
که به معنی همه در جامعه خوارند و ذلیل

این مطلع شعر انتقادی طنزی است که ۷۶ سال پیش نشریه‌ی فکاهی توفیق در ذکر احوال نمایندگان مجلس چهاردهم منتشر کرد که تازه آغاز به کار کرده بود. متن کامل شعر را در تصویر می‌بینید. برای توصیف پریشانی زمان گاه چاره‌ای جز پناه‌ بردن به زمان‌پریشی نیست.
@Eshraghi_Alireza
2.0K views15:07
باز کردن / نظر دهید
2020-05-20 18:06:18 دعوا بر سر میراث یارشاطر

دیروز دسترسی به سایت دایرة‌المعارف ایرانیکا برای چند ساعتی قطع شد. پس از مدتی خبر رسید که دانشگاه کلمبیا سایت فعلی دایرة‌المعارف را به رسمیت نمی‌شناسد و در صدد راه‌انداختن یک سایت تازه است.

دایرة‌المعارف ایرانیکا حاصل ۴۵ سال زحمت و ممارست دکتر احسان یارشاطر است. بیش از ۱۳۰۰ پژوهشگر در نوشتن مداخل دایرة‌المعارف مشارکت کرده‌اند و نتیجه‌ی کارشان یک منبع بی‌نظیر، غنی و معتبر برای مطالعات ایران فراهم کرده است. به محض این که یارشاطر درگذشت دعوا شروع شد. سال گذشته بنیاد دایرة‌المعارف ایرانیکا و دانشگاه کلمبیا علیه یکدیگر شکایت کردند. بنیاد دایرة‌المعارف ایرانیکا – که خود یارشاطر بنیان‌گذاشته بود – مدعی شد که صاحب و مالک دایرة‌المعارف است و برای تهیه‌اش در خلال این سال‌ها بیش از ۴۰ میلیون دلار منابع مالی به دانشگاه ارائه کرده است. بنیاد همچنین مدعی شد که دانشگاه کلمبیا گنجینه‌ای از آثار هنری و کتاب‌های خطی متعلق به دکتر یارشاطر را تصاحب کرده است. دانشگاه کلمبیا هم – که میزبان دایرة‌المعارف بود و دکتر یارشاطر نیز در استخدامش بود – مدعی شد که همه‌ی حقوق مالکیت متعلق به دانشگاه است. سه ماه پیش دانشگاه کلمبیا در توافقی انتشارات بریل – یکی از انتشارات معظم و معتبر دانشگاهی – را به عنوان شریک برای ادامه‌ی کار دایرة‌المعارف انتخاب کرد. خبر پیچید که به زودی دیگر دسترسی به سایت دایرة‌المعارف آزاد و مجانی نخواهد بود.

ماجرای پیچیده‌ای است. متاسفانه هیچ یک از طرف‌ها توافق مکتوب و دقیقی در این‌باره نداشتند که به آن ارجاع شود. فعلا حقوق‌دانان شانس کمتری به بنیاد دایرة‌المعارف می‌دهند و انتظار دارند که دانشگاه کلمبیا پیروز این دعوا باشد. قاعده‌ی معمول کپی‌رایت (حقوق مالکیت معنوی) در آمریکا حق را به کارفرما می‌دهد. اگر کسی کاری انجام داده که برایش حقوق گرفته، حاصل کارش متعلق به کارفرماست. دکتر یارشاطر در استخدام دانشگاه کلمبیا بود و سال‌ها به عنوان استاد این دانشگاه حقوق می‌گرفت. اما آیا دایرة‌المعارف ایرانیکا در حیطه‌ی وظایف کاری دانشگاهی‌اش بوده است؟ راستش حد و مرزهای کپی‌رایت در محیط‌های دانشگاهی درست تعریف نشده است. دقیقا معلوم نیست که استادان و پژوهشگران دانشگاهی چه حقی نسبت به حاصل زحمات‌شان دارند. برای همین هر حکمی که دادگاه برای این پرونده‌ی حقوقی صادر کند می‌تواند مبنای مراوده‌ها و فعالیت‌های دانشگاهی در آینده باشد. خلاصه بگویم، این دعوای حقوقی اهمیت بسیار زیادی در تعیین مناسبات کاری و حقوقی دانشگاهی در آمریکا خواهد داشت.

حقوق‌دانان و پژوهشگران مالکیت معنوی با علاقه و هیجان نتیجه‌ی شکایت را دنبال می‌کنند و پژوهشگران ایران با نگرانی و ترس لرز. از چند تن از دوستان و همکاران دانشگاهی شنیدم که مقالات و مداخلی که برای دایرةالمعارف نوشته‌اند به خاطر همین دعوا هنوز منتشر نشده‌اند. هنوز معلوم نیست که چه بر سر سایت دایرة‌المعارف و دسترسی آزاد و مجانی به آن بیاید. گویا تا دو سال دیگر قرار نیست دسترسی قطع شود. یکی از مدیران عالی انتشارات بریل هم در توییتر وعده داده که تلاش‌‌ خواهند کرد تا منابع مالی لازم برای دسترسی مجانی به سایت را پس از دو سال تامین کنند. فعلا که این‌ها همه حرف است و حرف هم باد هوا.
@Eshraghi_Alireza
4.4K views15:06
باز کردن / نظر دهید
2020-05-18 12:33:12 ​​​​زیارتگاه استر و مردخای – که اخیرا از خطر یک آتش‌سوزی مشکوک رهید – چندین بار مرمت شده است؛ از جمله‌ یک‌بار در آغاز دوره‌ی رضاشاه و از قضا یکی از حکایات زیبای همیاری‌ مردمی و محلی در ایران است.

بانی بازسازی نوجوان پانزده‌ساله‌ای بود به نام طوبی کیمیابخش سومخ که عضو یک گروه مردم‌نهاد زنان در همدان با نام هداسا (نام عبری استر) بود. نفس راه‌اندازی این گروه در آن زمان کاری جسورانه و پیش‌رو بود، چه با روندهای کلی جامعه‌ی ایران بسنجیم و چه با آداب محافظه‌کارانه‌ی مذهبی جامعه‌ی محلی. زنان گروه برنامه‌های مطالعه داشتند و درباره‌ی اخبار روز ممکلت با هم صحبت می‌کردند. همدان در آغاز سده‌ی ۱۳۰۰ شمسی دستخوش تحول بود. با طرحی که کارل فریش، مهندس شهرساز آلمانی، ارايه کرده بود قرار بود اولین شهر ایران باشد که بافتش مدرن ‌می‌شود. شهرداری می‌خواست دیواری دور زیارتگاه استر و مردخای بکشد و هشدار داده بود که اداره‌ی آن را نیز از یهودیان می‌گیرد. در گفتمان طراحی و مدیریت شهری آن زمان – نه در ایران و نه در جهان – مفاهیمی نظیر برنامه‌ریزی و حکمرانی مشارکتی هنوز جا نیافتاده بودند. دوران تنگ‌دستی بود و باهمستان یهودیان همدان پس‌اندازی نداشت. اما طوبی دلش می‌خواست که مرمت بنای مقبره با همفکری و همیاری خود جامعه‌ی محلی انجام شود. بالاخره هم‌کیشان را قانع کرد تا سیصد تومان پس‌انداز گروه زنان را خرج دیوارکشی کنند و خودشان مدیریت را بر عهده بگیرند. در خاطرات شفاهی‌اش گفته که وقتی پیشنهاد را مطرح کرده: «توی آن کنیسا اصلا خیس عرق شدم. زیر چادر هم بودم. من یک‌نفر بچه‌ی کوچک نفهم یک حرفی زدم...» طوبی پانزده‌ساله که مادر دو بچه هم بود، مشکل تامین منابع مالی را حل کرد و «بالاخره دور ناوی را دیوار کشیدند خیلی قشنگ.»

درباره‌ی زیارتگاه و کشمکش سیاسی سر داستان ملکه‌ استر در مطلب زیر هم کمی نوشته‌ام:
سرگذشت عجیب ملکه‌ استر: از دربار هخامنشی تا کاخ سفید
(بخشی از خاطرات شفاهی طوبی سومخ در جلد دوم مجموعه‌ی یهودیان ایرانی در تاریخ معاصر به ویراستاری هما سرشار منتشر شده است.)
@Eshraghi_Alireza
2.4K viewsedited  09:33
باز کردن / نظر دهید
2020-05-17 14:27:06 ​​کرونا و رکود تظاهرات

پاییز ۲۰۱۹ فصل داغ و پر رونقی برای تظاهرات بود: در ایران، عراق، لبنان، الجزایر، شیلی، هنگ‌کنگ، هند و خیلی کشورهای دیگر قیامت به ‌پا شده بود. خیابان‌ها خیال خلوت‌شدن نداشتند و گوش کسی به دستور «متفرق شوید» بدهکار نبود. یک‌باره بلای کرونا ظاهر شد و قرنطینه‌ی خانگی بساط تجمع خیابانی را به هم زد. تعداد تجمع‌های اعتراضی در جهان (و ایران) در زمانه‌ی کرونا کاهش چشمگیری داشته است.

در نمودارهای زیر تعداد تجمع‌های اعتراضی در هر ماه میلادی را - از آغاز فوریه ۲۰۱۹ تا پایان آوریل ۲۰۲۰ یعنی دو هفته‌ پیش – کنار هم قرار داده‌ام. آمار جهانی فعلا در حال سقوط آزاد است. (البته برای تامل بهتر و بیش‌تر می‌شود این آمار را به تفکیک کشورهایی که درگیر ویروس کرونا شده‌اند مقایسه کرد.)

آمار تجمع‌های اعتراضی در ایران هم کاهش نشان می‌دهد، اما روند سرراستی ندارد. مثلا در ماه‌های فوریه و مارس ۲۰۱۹ (از ۱۲ بهمن ۱۳۹۷ تا ۱۲ فروردین ۱۳۹۸) تعداد ۴۱۳ تجمع اعتراضی در ایران در آمار ثبت شده است، همین بازه‌ی زمانی برای سال ۲۰۲۰ (از ۱۲ بهمن ۱۳۹۸ تا ۱۲ فروردین ۱۳۹۹) تعداد ۱۷۴ تجمع اعتراضی را نشان می‌دهد. اما ماه آوریل ۲۰۲۰ از (از ۱۳ فروردین تا ۱۱ اردیهشت ۱۳۹۹) تفاوت چندانی با سال ۲۰۱۹ ندارد.

اگر این وضعیت موقتی نباشد و ماه‌ها طول بکشد چه می‌شود؟ شانه به شانه‌ی هم ایستادن و فریاد زدن در تجمع اعتراضی با حفظ سلامت فردی و جمعی سازگار نیست. آینده‌ مبهم است؛ اما می‌شود حدس‌هایی زد و منتظر محک زدن‌شان بود: مثلا، ممکن است اقشاری از جامعه که به توصیه‌های بهداشتی بیش‌تر اعتنا می‌کنند، و یا حفظ جان و کسب معاش دغدغه‌ی فوری‌شان است، کمتر علاقه به مشارکت در تجمع خیابانی داشته باشند. در عوض، اقشاری که به دلایل مختلف (نظیر گرایش سیاسی و عقیدتی، سطح سواد و به خصوص شدت درگیری با فقر) این توصیه‌ها برایشان آن‌قدر مهم نیست ممکن است آمادگی بیش‌تری داشته باشند تا روانه‌ی خیابان شوند. البته جنبش‌های اعتراضی خلاق هستند و گاه زود به فکر چاره می‌افتند. وضعیت اضطراری به درازا که می‌کشد خودش روال عادی تازه‌ای را برقرار می‌کند.

آمار را از پایگاه داده‌‌‌ی ACLED استخراج کردم. در این آمار انواع تجمع‌های اعتراضی (Protests) - از تظاهرات گسترده‌ی خیابانی گرفته تا تجمعات کوچک بازنشستگان – شمرده شده‌اند. آمار ایران دقیق نیست و خیلی از تجمع‌های کوچک اعتراضی در شهرستان‌ها را شامل نمی‌شود.
@Eshraghi_Alireza
1.2K views11:27
باز کردن / نظر دهید
2020-05-11 16:34:45 ​​یک فرضیه‌ی رایج و جا افتاده وجود دارد؛ این‌که قم مبدا پیدایش و انتشار کرونا در ایران است، و اگر قم قرنطینه می‌شد، بقیه‌ ایران از بلای بیماری در امان می‌ماند. تحلیل آمار مرگ و میر استانی در زمستان ۱۳۹۸ (که اخیرا سازمان ثبت احوال ارایه کرده) فرضیه و پرسش دیگری را تقویت می‌کند: این‌که افزایش چشمگیر آمار مرگ و میر زمستانی در گیلان و شش استان دیگر نشان می‌دهد که قرنطینه‌ی قم به تنهایی نمی‌توانست نتیجه‌ای داشته باشد.

در این نوشته من کمی با این پرسش کلنجار رفته‌ام. اول، توضیح می‌دهم که بر مبنای این آمار گیلان هم پرخطر بود. و دوم، قرنطینه در آغاز شیوع بیماری وقتی می‌توانست اثربخش باشد که حداقل هفت استان – شامل، تهران، گیلان، مازندران، البرز، قم، اصفهان و گلستان – را در بر می‌گرفت. همین‌جا تکلیف را روشن کنم که من به این آمار چشم‌بسته اعتماد ندارم و حق می‌دهم که شما هم نداشته باشید. اما فعلا چیز دیگری دست‌مان نیست. در ضمن، این آمار فقط به ما شواهد تازه‌ای برای حدس زدن می‌دهد، همین و بس. هیچ‌کدام از این حدس‌ها را به صرف این آمار نمی‌توان محکم و متقن تلقی کرد.

اگر حوصله و فرصت داشتید روی لینک زیر کلیک کنید تا نوشته و نمودارها را ببینید.
https://fa.thirtyone.land/coronawinterdeath/
@Eshraghi_Alireza
6.7K views13:34
باز کردن / نظر دهید
2019-07-18 05:04:47 راننده‌ی تاکسی هندی بود و سریع سر صحبت را باز کرد:
- کجایی هستی؟
- ایرانی...
- چه عالی ... شما پسرعموی کوچک ما هستید!
- ببخشید؟!
- هر دو آریایی هستیم، مگر در مدرسه یادت نداده‌اند؟
- آهان! چرا...
- خب آریایی‌ها از هند مهاجرت کردند به ایران و بعد هم به اروپا
- جدی؟ نه، به ما این‌طوری نگفتند...
- نه، همین‌طوره... می‌دانستی آریایی یعنی شریف؟

بله! طبق روایت جدیدی که ناسیونالیست‌های هندو و دولت دست‌راستی نارندرا مودی ــ نخست‌وزیر کنونی هند ــ ارائه می‌کند، سرزمین و سکونت‌گاه اولیه‌ی آریایی‌ها هند بود، از آن‌جا به فلات ایران رفتند و بعد هم به اروپا.

تشبث به تبار آریایی در بسیاری از جوامع جهان در دو سده‌ی گذشته کم و بیش رایج بوده است؛ در انگلستان، فرانسه، روسیه، ترکیه، تاجیکستان، افغانستان، ایران و البته آلمان. امروز اما بحث درباره‌ی تبار آریایی در هند از همه جا داغ‌تر و پیچیده‌تر است. سر این که چه کسی آریایی است، آریایی‌ها از کجا و چطور آمدند، و تبار آریایی چه معنایی برای هویت ملی و سرنوشت سیاسی هند دارد، دعواست.

در مطلب زیر سعی کرده‌ام ماجرای ورود فرضیه‌ی تبار آریایی به هند و تحولات و تبعات سیاسی‌اش را خلاصه شرح دهم. به نظرم تجربه‌ی هند برای ما هم می‌تواند درس‌ها و حدس‌های جالبی داشته باشد.
https://telegra.ph/هند-آریایی-07-18
@Eshraghi_Alireza
6.6K views02:04
باز کردن / نظر دهید
2019-07-01 05:21:13 ​​این خبری تاریخی است: جورج سوروس و چارلز کُک، دو میلیاردر بزرگ و بانفوذ آمریکا، با هم‌دیگر ائتلاف کرده‌اند و اندیشکده‌ی سیاسی تازه‌ای در واشنگتن‌دی‌سی به راه‌انداخته‌اند که هدفش تغییر سیاست‌های جنگ‌طلبانه و مداخله‌گرایانه‌ی آمریکاست. سوروس و کک هر دو فعال سیاسی‌اند، و حسابی هم پول خرج می‌کنند، اما از دو قطب رقیب حمایت می‌کنند؛ سوروس پشت دموکرات‌هاست و کک از حامیان مهم جمهوری‌خواهان. هر یک از این دو نام از نظر هواداران طیف سیاسی مخالف، سمبل شرارت است. با وجود همه‌ی اختلاف‌ها، این دو حاضر شده‌اند که با هم سر هدف مشترک تغییر سیاست خارجی آمریکا همکاری کنند .

اندیشکده‌ها و نیروهای موثر در سیاست خارجی امریکا - چه وابسته به طیف دموکرات باشند و چه جمهوری‌خواه - اغلب از مداخله و استفاده از زور حمایت می‌کنند. در دویست سال گذشته چهره‌ها مختلفی در آمریکا با جنگ و مداخله‌گری مخالفت کرده‌اند اما تلاش‌شان اغلب اوقات بی‌ثمر مانده است. (قبلا درباره‌ی این که چرا حرف مخالفان جنگ در آمریکا خریدار ندارد؟ نوشته بودم) یکی از دلایل این بود که طیف‌های گوناگون مخالف جنگ نمی‌توانستند یک جا جمع شوند، و با هم در راستای مخالفت با مداخله‌ی نظامی همکاری و ائتلاف‌سازی کنند. حالا بالاخره این اتفاق افتاده است.

توصیحات بیشتر درباره‌ی اندیشکده را استفن‌ کینزر در یادداشتی در بوستون‌گلوب نوشته است:
https://bit.ly/2xjlI9r

@Eshraghi_Alireza
8.1K views02:21
باز کردن / نظر دهید
2019-06-25 14:05:47 «آدم‌کشی در آ‌سمان» یا «چرا این اتفاق افتاد؟»

۳۱ سال پیش ناو آمریکایی سرنشینان هواپیمای مسافربری ایران را که بر فراز خلیج فارس پرواز می‌کرد با شلیک موشک کشت. رسانه‌های آمریکایی حادثه مشابهی را، که اتحاد جماهیر شوروی یک هواپیمای مسافربری کره‌ جنوبی را به اشتباه سرنگون کرده بود، با آب و تاب و سوز و گداز پوشش دادند، اما وقتی پای کشور خودشان به میان آمد رفتاری کاملا متفاوت پیش گرفتند.با این که شلیک مرگبار موشک به هواپیماهای کره‌ای و ایرانی دو حادثه‌ی مشابه با مختصاتی مشابه بودند، دو چارچوب کاملا متفاوت برایشان ساخته و پرداخته شد.

سرنگون کردن هواپیمای کره‌ای یک جنایت عامدانه و برنامه‌ریزی‌شده وانمود شد اما سرنگون کردن هواپیمای ایرانی یک اتفاق تاسف‌برانگیز ناشی از اشتباه فنی. جمله‌بندی گزارش‌های خبری برای هواپیمای کره‌ای فاعل معلوم داشت: شوروی هواپیما را سرنگون کرد. اما برای هواپیمای ایرانی جمله‌ مجهول بود: هواپیما سرنگون شد! رسانه‌های آمریکایی مفصل عکس قربانیان پرواز کره‌ای را به همراه داستان زندگی‌‌شان و عزاداری بستگان و دوستان‌شان پوشش دادند. برعکس نوبت ایران که رسید چندان خبری از توجه به جنبه‌های عاطفی و انسانی واقعه نبود.

سیاست ریگان برای حضور نظامی در خلیج‌فارس به شدت مورد انتقاد هم افکار عمومی و هم نخبگان سیاسی بود. ساقط کردن هواپیمای مسافربری ایرانی می‌توانست بهترین زمینه را برای تغییر چنین سیاستی فراهم کند. اما با چارچوب‌سازی رسانه‌ای، نخبگان مخالف ریگان نه تنها امکان هرگونه بهره‌برداری سیاسی را از دست دادند، که به یک‌باره دیدند میزان حمایت افکار عمومی از حضور نظامی آمریکا در خلیج فارس به بالاترین سطح رسید.
ادامه مطلب:
https://bit.ly/2NBtu4G
@Eshraghi_Alireza
3.2K viewsedited  11:05
باز کردن / نظر دهید
2019-06-23 05:54:50 ​​جوآنا داشت با جان سرل صحبت می‌کرد و بحث به امپریالیسم آمریکایی کشید. سرل گفت: «امپریالیسم آمریکایی؟ عالیه، جیگر! بیا بریم تو تخت تا امپریالیسم آمریکایی را نشانت بدم.»

این بخشی از روایتی است که جوآنای ۲۴ ساله از تعرض جنسی استادش در دادخواست قضایی ارائه داد. شکایت در سال ۲۰۱۷ طرح شد. از نتیجه‌اش خبری ندارم. اما حالا دانشگاه برکلی رسما جان سرل ۸۶ ساله را از مقامش خلع کرده و از محیط آموزشی بیرون انداخته است.

تقریبا ده‌ سال پیش در دو کلاس سرل شرکت کردم. رفتارهای آزارگرانه‌ی جنسی‌اش آن‌ زمان هم زبانزد دانشکده و حتی دانشگاه بود. سر کلاس هم گاه حرف‌های نابجایی - با مضامین جنسی و حتی نژادی - از او شنیده می‌شد. علاقه داشت که همیشه دستیاران زن جوان داشته باشد. دانشجویان پسر به‌شان می‌گفتند «دختران سرل» و ریز می‌خندیدند. این‌ها به گوش منی که تازه‌وارد بودم و از چم‌وخم کارها و حتی اداب نزاکت عمومی هم درست خبر نداشتم می‌رسید. به گوش مسؤلان دانشگاه از مدت‌ها قبل رسیده بود؛ لااقل از سال ۲۰۰۴ گلایه‌ شده بود. اما گوش شنوایی نبود. چرا؟ خب جان سرل بود دیگر، یکی از سرشناس‌ترین چهره‌های معاصر در فلسفه‌ی زبان، فلسفه‌ی ذهن و حتی علوم اجتماعی. سرل چشم و چراغ برکلی بود و شأنش اجل از این حرف‌ها. یک کلام: سرل قدرت داشت.

شکایت قضایی جوآنا آنگ توازن این قدرت را به هم زد. ماجرا علنی و مطبوعاتی شد. بازفید دو گزارش تحقیقی درباره‌ی سرل نوشت و دیگر مسئولان دانشگاه نمی‌توانستند غمض عین کنند.

قدرت‌مندان آزارگری نظیر سرل، سکس را به عنوان ابزار اعمال قدرت‌شان انتخاب می‌کنند. سرل زورش نمی‌رسید به بانک دستبرد بزند اما می‌توانست به بدن دانشجویانش دست بزند! به قول کوری رابین، استاد اندیشه‌ی سیاسی در کالج بروکلین، جنبه‌ی شهوانی این رسوایی‌های جنسی نباید ما را از مسئله‌ی اصلی غافل کند: رابطه‌ی قدرت در دانشکده‌ها به نحو مضحکی ساده و بدوی است. یکی استاد است، دیگری شاگرد. کافی است استاد آدم عوضی باشد تا زندگی را به کام شاگرد تلخ کند. تعرض جنسی نمونه‌‌ی وخیمش است. نمونه‌های خوش‌خیم‌ترش را خیلی‌ها تاب می‌اورند: برای استاد بیگاری می‌کنند، حاصل تحقیقات‌شان به نام یا به همراه نام استاد منتشر می‌شود و ... .

این‌زیر دو گزارش بازفید درباره‌ی جان سرل را می‌توانید بخوانید
https://bit.ly/2KyJXc6
و
https://bit.ly/2Y2twYU

این هم مقاله‌ی کوری‌ رابین که بهش اشاره کردم:
https://bit.ly/2MsT3bZ

@Eshraghi_Alireza
16.2K views02:54
باز کردن / نظر دهید