چرا بازداشت مصطفی تاجزاده نتیجهٔ عکس دارد؟ محمدرضا جلائیپور | حزب اتحاد ملت ایران اسلامی
چرا بازداشت مصطفی تاجزاده نتیجهٔ عکس دارد؟
محمدرضا جلائیپور، عضو دفتر سیاسی حزب اتحاد ملت ایران اسلامی
بازداشتِ غیرعادلانهٔ مصطفی تاجزاده حتی از منظر منافع و مصالح بازداشتکنندگان هم غیرمدبرانه است و نتیجهٔ عکس دارد. به تعبیر دیگر هم ظلم است و هم ابلهانه. بیایید مروری کنیم بر دلایل احتمالیِ این بازداشت:
منفعلسازی مصطفی تاجزاده
تجربهٔ ۷ سال زندان انفرادی و دهها سال سیاستورزی او مانع این خوشخیالی است. چنین بازداشتی حتی بر انگیزه و صراحت او خواهد افزود.
کاهش تاثیر سخنان او
شاید بازداشتکنندگان میدانند که او با چنین برخوردهایی عقبنشینی نمیکند ولی امید دارند با بازداشتش از تاثیر کلامش بکاهند. باز همان تجربهٔ ۷ سال زندان او نشانگر خطا بودن این ارزیابی است. پیامهای او از زندان میزان مخاطب و سرمایهٔ اجتماعی او را خواهد افزود. مثلا متونی که در همین دو روز در حمایت از او منتشر شده بیش از طول سال گذشته است. ایدههای او با این بازداشت هم عمومیتر میشود و هم نافذتر. کمتر عاملی به اندازهٔ زندان بر اعتبار و شهرت و محبوبیت فعالان سیاسی میافزاید. مروری بر نامهای بانفوذترین منتقدان حاکمیت در داخل ایران بکنید؛ یکی از وجوه مشترکشان افزایش شهرت و محبوبیتشان با هر بار حصر/زندان/محدودیتِ غیرعادلانه و آمادگیشان برای هزینه دادن در مسیر خیر همگانی است.
فاصلهاندازی میان او و سایر اصلاحطلبان
در جبههٔ اصلاحطلبان طیف گستردهای از نیروها فعالیت دارند. در عین اشتراکِ اکثرِ اهداف، در انتخاب راهبردی که عملا این اهداف را گام به گام محقق کند بین این نیروها تفاوتهایی هست. بخشی به راهبرد پیشنهادی مصطفی تاجزاده نزدیکترند و بخشی فاصلهٔ بیشتری دارند. این بازداشت نهتنها باعث فاصلهاندازی میان او و اصلاحطلبان نشد که از قضا منجر به بلند شدن صدای یکپارچهای از جبههٔ اصلاحات ایران و احزاب موثر و دهها چهرهٔ اصلاحطلب در اعتراض به بازداشت او و ذکر فضائل و ویژگیهای مثبت پرشمارش شد. احتمالا حتی منتقدان اصلاحطلبِ او هم مادامیکه زندان است راهبرد پیشنهادیاش را نقد علنی نمیکنند یا کمتر میکنند.
کاهش نارضایتی
شاید در شرایطی که بحرانها در حال تشدید است و حاکمیت و دولت و مجلسِ همسو در حل مسائل ضعیفتر شدهاند، بازداشتکنندگان فکر کنند با بازداشت او انتقادها و نارضایتیها کمتر میشود. اما برعکس، خود این بازداشت هم بر دلایل نارضایتیها و انتقادها خواهد افزود. تاکنون بعضا آزادی مصطفی تاجزاده نشانهٔ حدی از تحمل حکمرانان و میزانی از آزادی بیان در ایران انگاشته میشد؛ حالا همین بازداشت نشانهای از تحمل کم حاکمیت و فقدان آزادی بیان شمرده میشود و به افزایش نارضایتی و شمارِ منتقدان میانجامد.
کنترلِ رشدِ براندازی
بخشی از نهادهای امنیتی تفاوتهای روشن اصلاحات (حتی از نوع ساختاری) با براندازی را به رسمیت نمیشناسند و شاید نگرانی از رشد تبلیغات براندازان آنها را به چنین برخوردهایی با منتقدانِ بانفوذ متمایل کند. اما اتفاقا یکی از بلندترین صداها در نقد براندازی و عبورشان از خشونتپرهیزی و جمهوریت مصطفی تاجزاده بود و به نظرم بازداشت او بیش از همه مایهٔ خوشحالی و سودبریِ براندازان است. بازداشت او خیری برای اقتدارگرایان ندارد ولی به شدت به نفع تبلیغات براندازانه است و به تقویت انگارهٔ اصلاحناپذیریِ نظام و افزایش ناامیدان از اصلاح خواهد انجامید.
سرکوبِ رسانههای منتقد
در رسانههای نزدیک به نهادهای امنیتی علت بازداشت مصطفی تاجزاده مهار رسانههای منتقد ذکر شده است. اما با بازداشت او هم مخاطبِ و تاثیر صفحات خودِ مصطفی تاجزاده در رسانههای اجتماعی - که میبینیم بعد از بازداشتش هم فعال ماندهاند - افزایش مییابد، هم سایر رسانههای منتقد انگیزه و دلایل بیشتری برای نقد پیدا میکنند و هم برای این رسانهها مخاطبِ ناراضیتر و بیشتری ایجاد میشود.
کشتنِ امید به تغییرات مثبت در نهادهای امنیتی
شاید برکناری رئیس سابق سازمان اطلاعات سپاه رئیس جدید را به این صرافت انداخته که با بازداشت مصطفی تاجزاده این پیام را مخابره کند که تغییر مثبتی در این نهاد رخ نخواهد داد. اگر هدف این بوده، تا حد قابل توجهی محقق شده است. اما آیا این هدف آشکارا غیرعقلانی نیست؟ تداوم اقدامات نارضایتیافزا که به اعتبار عمومی این نهادها لطمه میزند به ظرفیت این نهادها برای تامین امنیت کشور میافزاید یا از آن میکاهد؟ اصلا در نهادهای امنیتی کسی هست که از این محاسبههای عقلانی و پیامداندیشیها بکند؟ اینکه به نحوی عمل شود که عدهٔ بیشتری فکر کنند کسی نیست، نشانهای نگرانکننده برای متولیان این نهادها نیست؟به جای بازداشتِ مصطفی تاجزاده - که عکسِ نتایجی که میخواهید را میدهد -، به حل ریشهای عوامل ناراضیساز و ناامیدپرور فکر کنید.
کانال تلگرام حزب:
@ETEHADMELLATIRAN