#اعتراف سلام به همه این ماجرا همین چند روز پیش اتفاق افتاده ا | اعتراف
#اعتراف
سلام به همه این ماجرا همین چند روز پیش اتفاق افتاده امیدوارم حتما بذارید تو کانال و همه مامانا و دختر خانوما بخونن و حواسشون رو جمع کنند.. یکی از دوستان ما که یک دختر خانم زیبا و خوش پوش و خانواده دار هستش با یه آقا پسری در محل کار آشنا میشه... اینجوری که پسره برای بررسی کارت خوان و....اومده بوده اینو میبینه و خوشش میاد و بعد از طریق صاحب شرکت شمارش رو میگیره و درخواست ازدواج و خواستگاری میکنه، این دختر خانم هم به صاحب شرکت میگه و اون میگه من تا جاییکه شناخت دارم پسر خوبی هست دو سه سالی هست برای همین کارت خوان و... میاد و من این مدت، کمی باهاش آشنایی پیدا کردم وضعشم تقریبا خوبه و در یک شهر نزدیک همین شهر خودمون خونه داره و... خلاصه رو همین حساب قرار خواستگاری میذارن و بعد از انجام مراسمات معمول آقا پسر میخواد که تا زمان عقد که برا ۴ ماه دیگه قرار گذاشتن صیغه کنند تا راحت باشن... بعدم جشن عقد مفصل بگیرن برن خونشون و متاسفانه خانواده دختر قبول کردن، بعد از صیغه آقا پسر، تا دو سه هفته که ادای عاشقای سینه چاک رو در میاره و... ( ولی غیر از یک حلقه انگشتر خیلی ظریف هیچ چیز با ارزشی هم برا دختر خانم نخریده بود) خلاصه... میرن سراغ خونه دیدن و لباس عروس و تالار و....تا اینکه بعد از یک ماه ونیم پیام میده به این خانوم که من فهمیدم ما به درد هم نمی‌خوریم من از بدنت خوشم نیومده....این در حالیه که رابطه زناشویی کامل هم با ایشون برقرار کرده، و الان این دختر بیچاره فقط اشک میریزه واقعاً چقدر نامرد زیاد شده ، خیلی براش ناراحت شدم ، تو رو خدا بیشتر مراقب باشیم و فکر نکنید همه مثل خودمون رو قول و قرارشون پایبند هستن
