#اعتراف_ناشناس سلام 19 سالمه میخوام یه اعترافی بکنم اقا من ت | اعتراف وطنی
#اعتراف_ناشناس
سلام 19 سالمه میخوام یه اعترافی بکنم
اقا من تقریبا دو سال پیش بود تو فصل بهار بود از سرکار میومدم گشنم بود خوب من ظاهر قیافه خوبی دارم یه جورایی مثلا بچه خشگلم بعد اقا خلاصه که رفتم یه ساندویچی که یچیزی بخورم برم خونه همینجوری داشتم غذامو میخوردم که اقا یه خانومی با شوهرش و بچه اش اومد داخلو هیجی نشستن بعد دیدم هی زنه میاد از کنار میزنم رد میشه نگا میکنه منم اول توجه نکردم هیچی بعد دیدم یه کاغذ گذاشت رو میزو رفت اقا شمارش بود منم رفتم شب بهش پیام دادم گفت اره من خوشم اومده بود ازتو چون شوهرم نه پول داره نه قیافه خسته شدم بعد خلاصه اقا با این خانوم دوس رفیق شدمو بعضی وقتی میومد پیشم خونه فلام اینا تا سال پیش که اقا گوشیش خاموش شده بودو هرچی پیگیری و زنگ دیدم نه بابا فایده نداره رفتم از محلشون رد شدم دیدم بعله اعلامیه فوته هرکاریم کردم که بفهمم چرا مرده نفهمیدم از اون روز دیگه من اون ادم سابق نشدم خیلی دلم شکست البته عذاب وجدان داشتم ولی خوب تا 2ماه فازم تخمی بود تا چند وقت که دوباره رل زدم برحال دوستان هیچ وقت با زن شوهردار تو رابطه نرید من حتی بهش دستم نزدم ولی فقط هواشو داشتم پول میدادمو اینا مرسی که خوندید ادمین بزارش
