اعتراف میکنم دیشبرفتم تو اتاق دوستم ، چنتا لگد زدم ب باسنش و گفتم فلان فلان شده چرا به من میگی بیا بعد گرفتی خوابیدی اونم بلند نمیشد خودمو انداختم روش پتو رو برداشتم دیدم داداششه از تعجب نمی تونستم بلند شم،فیس تو فیس فاصله دو سانتی به حرضت عباس،خوده دوستم وارد شد ما رو تو اون حالت دید پشماش ریخته بود:/