Get Mystery Box with random crypto!

جمع مدیران نامدار ایران

آدرس کانال: @excellentmanagers
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 27.18K
توضیحات از کانال

دراولین باشگاه مدیریتی کشور با موفق ترین مدیران ایران گفتگو کنید و با آنها مستقیما در ارتباط باشید
حامد پاک طینت
@Hamedpaktinat

Ratings & Reviews

3.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 42

2022-09-05 12:59:10
۱۰۰ مدیرعامل برتر خاورمیانه

نشریه فوربس‌خاورمیانه، در یک رتبه‌بندی، ۱۰۰ مدیرعامل برتر منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا در سال ۲۰۲۲ میلادی را معرفی کرد

فوربس مدیران عامل بنگاه‌های منطقه منا را از منظر تاثیرگذاری آنان بر منطقه، کشورشان و بازارهایی که در آن حضور دارند، مورد ارزیابی قرار داده و میزان ارزش‌آفرینی آنان برای بنگاه خود و نوآوری‌هایی که به خرج داده‌اند تا شرکت تحت مدیریت خود را سرآمد کنند، سنجیده است.

در این فهرست چهره‌هایی از ۲۶ ملیت حضور دارند. اماراتی‌ها در فهرست فوربس، گوی سبقت را از دیگر کشورهای منطقه ربوده‌اند و ۱۹ مدیرعامل برتر خاورمیانه، از این کشور هستند. پس از امارات، مصر با ۱۶ و عربستان‌سعودی با ۱۵ نماینده، بیشترین تعداد مدیران برتر سال ۲۰۲۲ خاورمیانه را دارند. این ۱۰۰ رهبر موفق در بنگاه‌داری، طی سال ۲۰۲۱ در مجموع، درآمدی بیش از یک تریلیون دلار داشته‌اند. شرکت‌های تحت هدایت و رهبری این ۱۰۰ شرکت بیش از ۵ تریلیون دلار ارزش دارد

جمع مدیران نامدار ایران
@excellentmanagers

و اینجا در اینستاگرام خبری در راه است
https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
118 viewsedited  09:59
باز کردن / نظر دهید
2022-09-03 15:47:42 جهان اول و جهان سوم

جهان اول: موفقيت مدير بر اساس پيشرفت مجموعه تحت مديريتش سنجيده ميشود.
جهان سوم: موفقيت مدير سنجيده نميشود، خود مدير بودن نشانه موفقيت است.

جهان اول: مديران بعضی وقتها استعفا ميدهند.
جهان سوم: عشق به خدمت مانع از استعفا ميشود.

جهان اول: افراد از مشاغل پايين شروع ميکنند و به تدريج ممکن است مدير شوند.
جهان سوم: افراد مدير مادرزادی هستند و اولين شغلشان در بيست سالگی مديريت است.

جهان اول: برای يک پست مديريت، دنبال مدير ميگردند.
جهان سوم: برای يک فرد، دنبال پست مديريت ميگردند و در صورت لزوم اين پست ساخته ميشود.

جهان اول: يک کارمند ساده ممکن است سه سال بعد مدير شود...
جهان سوم: يک کارمند ساده، سه سال بعد همان کارمند ساده است، در حاليکه مديرش سه بار عوض شده.

جهان اول: اگر بخواهند از دانش و تجربه کسی حداکثر استفاده را بکنند، او را مشاور مديريت ميکنند.
جهان سوم: اگر بخواهند از کسی هيچ استفاده ای نکنند، او را مشاور مديريت ميکنند.

جهان اول: اگر کسی از کار برکنار شود، عذرخواهی ميکند و حتی ممکن است محاکمه شود.
جهان سوم: اگر کسی از کار برکنار شود، طی مراسم باشکوهی از او تقدير ميشود و پست مديريت جديد ميگيرد.

جهان اول: مديران بصورت مستقل استخدام و برکنار ميشوند، ولی بصورت گروهی و هماهنگ کار ميکنند.
جهان سوم: مديران بصورت مستقل و غيرهماهنگ کار ميکنند، ولی بصورت گروهی استخدام و برکنار ميشوند.

جهان اول: برای استخدام مدير، در روزنامه آگهی ميدهند و با برخی مصاحبه ميکنند.
جهان سوم: برای استخدام مدير، به فرد مورد نظر تلفن ميکنند.

جهان اول: همه ميدانند درآمد قانونی يک مدير زياد است..
جهان سوم: مديران انسانهای ساده زيستی هستند که درآمدشان به کسی ربطی ندارد.

جهان اول: شما مديرتان را با اسم کوچک صدا ميزنيد.
جهان سوم: شما مديرتان را صدا نميزنيد، چون اصلاً به شما وقت ملاقات نميدهد

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers

و اینجا در اینستاگرام خبری در راه است
https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
1.6K views12:47
باز کردن / نظر دهید
2022-09-03 10:31:12 "گورباچف؛ خوش‌نام یا بدنام؟"

مالک رضایی

میخائیل گورباچف آخرین رهبر اتحاد جماهیر شوروی درحالی چشم از جهان فرو بست که حیات سیاسی وی نه دیروز، بلکه سی سال پیش از این با سقوط شوروی به انتها رسیده بود.

در فاصله‌ای نه چندان دور از تاریخ گذشته، واقعه‌ای در بخش بزرگی از جهان اتفاق افتاد که پیش‌بینی آن، برای کمتر کسی ممکن بود.

به فاصلۀ کمی بعداز به قدرت رسیدن میخائیل گورباچف در اتحاد جماهیر شوروی، این کشور از هم فرو پاشید وایدئولوژی کم‌رمق مارکسیسم- لنینیسم، عملا توان ادارۀ پانزده جمهوری به‌هم‌پیوسته از رنگ‌های مختلف را از دست داد.

مسکو، دیگر قادر به حفظ آن انسجام و همبستگی نبود که ساکنان یک‌ششم از کرۀ خاکی را زیر یک پرچم واحد، گرد آوَرَد.

شوروی که روزگاری با اندیشه جان فاستر دالس و... با زنجیره‌ای از پیمان‌های نظامی ناتو، سنتو و سیتو به زحمت کنترل می‌شد؛ چنان بی‌صدا وآرام به زانو درآمد که ناله‌های سقوط او را هم کسی نشنید.

گورباچف اندکی قبل از فروپاشی، عمق فاجعه را دریافته بود و با کلنگی در برلین، آخرین میخ را بر تابوت آن کوبیده بود. همو بود که در دیدار تاریخی خود با رونالد ریگان، همتای امریکایی خود، گفته بود: "عالیجناب! حامل خبر بدی برای شما هستم. من شما را از داشتن دشمنی به نام شوروی محروم خواهم کرد".

گویی او به‌خوبی دریافته بود که آمریکا نظامی بحران‌زی است و اقتصاد آن، جز به مدار جنگ سامان نمی‌گیرد.

این خبر خوشی برای آمریکا نبود و ستاره هالیوود خوب می‌دانست که دردسر شوروی بی‌طرف و غیردشمن که سرش به جای رقابت‌های تسلیحاتی به ترمیم اقتصاد بی‌رمقش مشغول شود، برای آمریکا بسیار بیشتر از شوروی دشمن است.

اما برای گورباچف کار از کار گذشته بود. او خیلی دیر به چهارراه انفجار رسیده بود و قبل از اینکه با اندیشه‌های گلسنوستی و پراستروئیکایی خود فرصت خنثی‌سازی مین‌های انفجار را داشته باشد، انفجارها یکی پس از دیگری و دومینووار در حال رخ دادن بود.

سقوط، حتمی بود و تنها هنر این راننده ماهر کلخوز که به مدد تیزهوشی خود از رانندگی ماشین‌های کشاورزی کلخوز به صدر هیئت رئیسه شوروی رسیده بود، این بود که با تعویض به‌موقع دنده‌ها، سرنگونی آرام شوروی را رانندگی کند و این خود نیز هنر کمی نبود. جهان برای همیشه باید قدردان این هنر او باشد.

شوروی با گورباچف و بدون گورباچف به پایان حیات خود رسیده بود و سال‌ها بود که نهال ناقصی که با بذر اندیشه مارکس، توسط ولادیمیر ایلیچ لنین در سرزمین سرد تزارها کاشته شده بود، آب‌وهوای مناسبی را برای رشدونمو خود نمی‌یافت.

اندیشه‌ای که مطابق پیش‌بینی مارکس قرار بود در انگلیس بارور شود و طومار کاپیتالیسم را در سرمایه‌دارترین کشور اروپا، یعنی بریتانیا در هم پیچد، اینک خودش قبل از سرمایه‌داری در سرزمینی غریب و دورافتاده به زانو در آمده بود و هنرنمایی‌های گورباچف با رفوگری‌های مختلف برای ترمیم پاره‌گی‌ها و تناقضات آن پاسخ نمی‌داد.

تن مارکس زمانی در گور لرزید که مارکسیسم قبل از کاپیتالیسم به زانو در آمد. اما هیچ‌کس به اندازه این دشمن دانای کاپیتالیسم به کاپیتالیسم خدمت نکرد.

بحران‌هایی که کارل مارکس در ذات نظام سرمایه‌داری پیش‌بینی کرده بود، یکی پس از دیگری توسط اقتصاددانان مجربی مانند جان مینارد کینز و... درمان شد. اما پزشکی که ویروس‌های کشنده‌ای را در اندام رقیب پیش‌بینی کرده بود، از دیدن تناقضات و بیماری‌های مهلکی که در تن و اندام خود بود، عاجز بود.

مارکسیسم در ذات خود محکوم به شکست بود؛ اما زان میان گورباچف بی‌نوا، بدنام افتاد. نام گورباچف برای همیشه در تاریخ جهان و روسیه با خوشنامی و بدنامی عجین خواهد بود...

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers

و اینجا در اینستاگرام خبری در راه است
https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
589 views07:31
باز کردن / نظر دهید
2022-09-03 10:30:37
سمینار آشنایی و شروع 312مین دوره MBA موسسه آموزش عالی بهار

18شهریور ماه 1401 ساعت 10
با حضور : دکتر رحیم فرضی پور
مکان: تهران، موسسه آموزش عالی بهار

ثبت نام رایگان برای حضور در سمینار :
https://bahar.ac.ir/landing/mba-seminar/

ارتباط مستقیم با ما :
02188730184
609 views07:30
باز کردن / نظر دهید
2022-09-03 10:30:27 #تبلیغات
609 views07:30
باز کردن / نظر دهید
2022-09-01 16:58:19عباس معروفی هم رفت، در غربت، مثلِ خیلی‌ها. انگار سرنوشتِ اهلِ فرهنگ است

پژمان موسوی


عباس معروفی هم رفت، در غربت، مثلِ خیلی‌ها. انگار سرنوشتِ اهلِ فرهنگ است که وطن‌شان، خانه‌شان نباشد، که مجبور به ترکِ خانه شوند، که بروند، فقط بروند.

اما عباس معروفی از جنسِ آن‌هایی نبود که فقط برود، برود و کُنجِ عافیت اختیار کند
برود و آن‌هایی که می‌خواستند نباشد، از «نبودن»اش نفسِ راحت بِکِشند. وقتی رفت، گرچه دیر، گرچه سخت، گرچه از مسیرِ کار در یک هتل، در نهایت آن کاری را که باید، کرد. ناامید نشد و«خانه هنر و ادبیات هدایت»، یکی از بزرگ‌ترین کتاب‌فروشی‌های ایرانی در اروپا را در برلین، بنیاد نهاد

کم‌کم، کلاس‌های داستان‌نویسی‌اش را هم همان‌جا تشکیل داد. فقط این نبود، نشرِ «گردون» را هم به یادِ مجله‌ی دوست‌داشتنی‌اش که سال‌ها پیش از آن، در «تهران» توقیف شده بود، در «برلین» فعال کرد و خانه‌ی امیدِ نویسندگانی شد که آثارشان در ایران «غیرقابل‌چاپ» بود

خودش چندی قبل، درباره‌ی سرطانی که بالاخره او را از پای درآورد نوشته بود: «اگر خوب شدم، داستان این غمباد را می‌نویسم که چگونه در گلوگاهم رشد کرد، فک و زبان و دندانم را خورد و بعد به مغزم فرو رفت. می‌نویسم که نسل‌های بعد بدانند چرا ما به این روز افتادیم.»

عباس معروفی را در نهایت غُصه کُشت. خودش پیش‌بینی‌اش را کرده بود انگار آن روز که نوشت: «سیمین دانشور به من گفت: غصه یعنی سرطان! غصه نخوری یک‌وقت ، معروفی! و من غصه خوردم.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers

و اینجا در اینستاگرام خبری در راه است
https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
1.6K views13:58
باز کردن / نظر دهید
2022-08-31 09:24:52 نگاه به جمعیت ایران از چند زاویه :

1. حرکت به سمت پیری با سرعتی زیاد
:
پیک جمعیتی کشور ما در حال حاضر (2021) بین سال های 30 الی 34 و 35 الی 39 سال هستند که نشان از پیر شدن کشور در طول 10 سال آینده دارد.ایجاد شغل های خدماتی یا محصول محور برای این قشر می تواند نشان از دید بالا داشته باشد

2. نرخ طلاق:

در طول سالیان گذشته یکی از بزرگترین دغدغه کشور افزایش طلاق می باشد .اثرات این امر می تواند بانوان بدون سرپرست و بانوان سرپرست خانوار دید.این یکی از فرصت های ورود به کسب و کارهایی با محوریت بانوان می باشد.

3. عدم تمایل به ازدواج یا تمایل به ازدواج های غیر متعارف:

عدم تمایل به ازدواج رسمی یا ازدواج های سفید در کشور ما بسیار رونق یافته است.قطعا به دلیل شرایط خاص سیاسی کشور این امر با موانعی همراه است اما نمی توان این پدیده را به صورت کلی ندید گرفت که می تواند فرصت مناسبی برای سرمایه گذاری در آینده باشد.

4.کاهش بعد خانوار و افزایش تک فرزندی:
ایجاد مشاغلی برای تک فرزندان که بتواند فضاهای خالی معنوی آن هارا پر نماید

5.روی آوردن به حیوانات خانگی:
می توان گفت تمایل خانواده ها به داشتن حیوانات خانگی در سالیان اخیر به شدت رو به افزایش است.مشاغلی مانند پت شاپ ها و پانسیون ها به تعداد زیاد ایجاد شده اند.اما با کمی خلاقیت می توان مشاغل جدیدتری نیز ایجاد نمود

6.رونق لوازم زندگی تک نفره:
به دلیل عدم تمایل جوان ها به ازدواج و کاهش میزان آن ،تمایل به زندگی های مجردی و تک نفره بسیار زیاد خواهد شد

7.افزایش زندگی چند نفره در یک مکان:
بالا رفتن قیمت مسکن،تمایل به زندگی مجردی،امکان افزایش زندگی چند نفره را افزایش خواهد داد.

8. مهاجرت افراد خانواده:
حجم بالای مهاجرت بی شک بر سبک زندگی افراد مختلف ، خانواده ها و انتخاب هایشان اثر خواهد گذاشت .

9. چالش های اقتصادی :
بیشتر شدن فاصله طبقاتی ، تورم، افزایش نگران نقدینگی ، کوچک شدن سفره های خانواده ها ، مشکلات اقتصادی کسب و کارهای مختلف چالش های اقتصادی زیادی را برای خانواده ها و افراد در سطوح مختلف ایجاد کرده است .

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers

و اینجا در اینستاگرام خبری در راه است
https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
1.6K viewsedited  06:24
باز کردن / نظر دهید
2022-08-31 09:24:14 کانالی متفاوت

«نگاهِ دیگر»

جهان پیرامون را با نگاهِ دیگر ببینیم!

تحلیل "بی‌طرفانه" رویدادها و مسائل بین‌الملل با تمرکز بر خاورمیانه

@Sgolanbari
1.4K views06:24
باز کردن / نظر دهید
2022-08-31 09:24:05 #تبلیغات
1.3K views06:24
باز کردن / نظر دهید
2022-08-24 18:20:29 فولاد مبارکه و جامعه تهی از اخلاق اجتماعی
خدیو

از روزی که خبر اختلاس 123 میلیارد تومانی بانک صادرات - که بعدها گفته شد اصل مبلغ مسروقه سه میلیارد تومان بوده - به تیتر نخست روزنامه ها تبدیل شد، درست سی سال می گذرد.
این نخستین پرونده فساد کلان پس از انقلاب بود و خبر آن برای جامعه پس از انقلاب که تازه جنگی خونبار را با فداکاری ها و جانبازی های فراوان از سر گذراتده بود، بهت آور و مایوس کننده بود.
سی سال پس از آن روزها نه تنها فساد خاتمه نیافته، بلکه تعداد صفرهای ارقام اختلاس روز به روز افزایش و فساد به پدیده ای روتین تبدیل شده است.

برخوردهای قضایی، طرح های تحقیق و تفحص و حتی مجازات های سنگینی چون اعدام هم نتوانسته اند، دامن ایران را از فساد مبرا و جایگاه فجیع آن را در رده بندی های بین المللی بهبود بخشند.

حیف و میل مبلغ نود و دو هزار میلیارد تومان ( معادل سه میلیارد دلار ) در فولاد مبارکه که از تولید ناخالص ملی خیلی از کشورها بیشتر است، حاکی از فساد سازمان یافته و فراگیری است که بخش های مختلف دولت، رسانه ها و برخی کانون های قدرتمند را درگیر خود ساخته است.
کلیپ پخش شده از مدیر عامل فولاد مبارکه، تصویر مردی را نشان می دهد که ظاهرا تا مغز استخوان متعهد به آموزه های اسلامی و ارزش های اساسی نظام سیاسی است.

در حالی که درست مانند مدیر عامل فراری بانک ملی، پشت این چهره سالوس و ریاکار، انسانی دیگر نشسته که کوچک ترین اعتقادی به حرف هایی که می زند، ندارد.

این میزان از تنزل اخلاق و هبوط‌ وجدان و افول انسان از کجا آمده؟
چرا جامعه اسیر این انحطاط ویرانگر شده؟
مردم مقصرند یا دولت؟
نقش دین و نهادهای دینی در این میان کدام است؟
چرا نسبی گرایی اخلاقی و کلبی مسلکی کرداری به رویه ای عام تبدیل شده؟
آیا جامعه از اخلاق تهی شده است؟

به یک معنا جامعه امروز هنوز تهی از اخلاق نیست. آدمهای سلیم النفس و اخلاق مدار هنوز حتی در میان مدیران و سیاستمداران وجود دارند.
اما نکته این جاست که نباید به نقش های فردی افراد پر بها داد و از ساختارهای اجتماعی که در آن قرار می گیرند، غافل شد.

به عبارت دیگر ساختارهای فساد پرور موجود، می توانند منزه ترین انسان ها را در زمانی کوتاه فاسد کنند.
بر این مبنا فقر امروز ما بیشتر از حیث اخلاق اجتماعی است.اخلاق اجتماعی باورها و هنجارهایی است که مردم از نهادهای موثر مدنی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی فرا می گیرند.
نقش نهادهای اجتماعی در تولید و ترویج اخلاق اجتماعی( ethics ) مانند خط تولید کارخانه است: نهادهای سالم شهروندان سالم بار می آورند و عکس این مساله هم صادق است.

اگر در جوامع توسعه یافته، کمتر اخبار دزدی و اختلاس به گوش می رسد و حیات زمامداران در صورت متهم شدن به فساد خاتمه می یابد، به علت فضیلت ذاتی شهروندانشان نیست.
بلکه به سبب کارامدی نهادهای اصلی و کارساز آن هاست. بدین معنا که اخلاق اجتماعی در حوزه عمومی جامعه است و در پیوند نزدیک با دمکراسی قرار دارد.

فضیلت بنیادین، خود دمکراسی است که باعث برساختن حوزه عمومی شفاف و آزاد و امکان نقد موثر و آزادانه مسئولان از طریق رسانه ها، انجمن های مدنی و صندوق های رای و چرخش ادواری قدرت و شایسته گزینی می شود.

در صورت فراهم بودن زمینه های بالا، به صورت خودبخودی - نهادی - دغدغه صیانت از منافع و منابع عمومی و نیک اندیشی و نیک کرداری میان سیاستمداران و مدیران افزایش می یابد. به نوبه خود بازتاب این تحول بصورت بهیود شاخص های اخلاق اجتماعی خود را نمایان می کند.

امروزه با مطالعه سرنوشت توسعه درکشورها و داستان کامیابی وناکامی در آن، بیش ازهر زمانی روشن شده که سعادت مندی اقتصادی جوامع درگرو سلامت ونیک کرداری نهادهای سیاسی آن هاست.

درنظام های اندک سالار، نهادهای سیاسی بیش ازجوامع مردم سالار درمعرض تباهی هستند.
راه تکاثر و احتکار ثروت از احتکار قدرت و فساد سیاسی می گذرد وتبعات این دشواره ساخناری، بصورت کارکردی دو چندان می شود.
بافضیلت شمردن مردم سالاری، اقتدارگرایی به امری مذموم ومغایر بافلسفه اخلاق و خیر عمومی تبدیل می شود.

برای مبارزه بافساد نباید ازنقش نهادها غافل شد. سالم سازی کارکردنهادها هم بادور زدن سیاست میسر نمی شود. نهادهای سیاسی در خط مقدم اصلاحی قرارمی گیرندکه هدف اصلی آن بهبود اخلاق اجتماعی وارتقای فضیلت هایی چون خیرعمومی است.

هر گاه شکاف میان خیر عمومی - در معنای اخلاقی وهنجاری آن - و منافع عمومی و ملی - در معنای سیاسی آن - کاملا برطرف شدو این دو روی هم قرارگرفتند، تازه اخلاق اجتماعی متولد می شود.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers

و اینجا در اینستاگرام خبری در راه است
https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
5.7K viewsedited  15:20
باز کردن / نظر دهید