Get Mystery Box with random crypto!

ExDa

لوگوی کانال تلگرام exdaa — ExDa E
لوگوی کانال تلگرام exdaa — ExDa
آدرس کانال: @exdaa
دسته بندی ها: وبلاگ ها
زبان: فارسی
مشترکین: 1.42K
توضیحات از کانال

اگر فکر می‌کنی درست دیدی، یبار دیگه با دقت بیش‌تری ببین.
@idkwia

Ratings & Reviews

3.33

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

2

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

0


آخرین پیام ها 12

2022-05-27 21:27:11 در ستایش خوشبختی. راستش غم زیاده. اما چند وقتیه حس خوبی به زندگیم دارم. نمی‌دونم، گاهی به این فکر می‌کنم که یه دوستی ۷۰۰ کیلومتر اونور تر قبل از اولین مصاحبه کاریم، از ساعت ۱۲ شب تا ۷ صبح شروع کنه بهم موارد رایج کارم رو یادم دادن. داشتن دوستی که وقتی بگی…
426 views18:27
باز کردن / نظر دهید
2022-05-27 21:26:23 در ستایش خوشبختی.


راستش غم زیاده. اما چند وقتیه حس خوبی به زندگیم دارم.

نمی‌دونم، گاهی به این فکر می‌کنم که یه دوستی ۷۰۰ کیلومتر اونور تر قبل از اولین مصاحبه کاریم، از ساعت ۱۲ شب تا ۷ صبح شروع کنه بهم موارد رایج کارم رو یادم دادن.

داشتن دوستی که وقتی بگی باید برم دکتر و بعد بیهوشی باید یکی باشه باهاش برگردم، ۲۰۰ کیلومتر بکوبه بیاد تهران، وایسه کارت تموم شه برگردید.



داشتن دوستی که توی داغون ترین لحظات زندگیت زنگ بزنی باهاش صحبت کنی.

داشتم به این فکر می‌کردم که از یه شهر غریبه ۵۰ هزار تومن پا شدم اومدم تهران (حالا نه که گوشه خیابون بخوابم. دانشجو بودم، خوابگاه بود تا مدت خوبی). همین سه-چهار سال پیش بود نشسته بودیم دونفره، نفری دو سه تا سکه ۵۰۰ تومنی گذاشتیم روی هم تا بتونیم دو نخ سیگار بگیریم بکشیم. یادمه زمانی که توی همین شهر تقریبا یه هفته هیچ غذایی نخوردم چون به پولی همراهم نبود. یادمه تهش که رفتم جلسه همه گفتن چرا عین جنازه هایی؟ انگار قراره بیوفتی همینجا.

یادمه زنگ زدم به اون فامیلمون توی تهران و گفتم حاضرم مجانی فلان کار رو بکنم اما یاد بگیرم گفت نه. بعدش دیگه از آشنایی تقریبا چیزی نخواستم.

یادمه سفر نرفتم چون هیچ کفش سالمی نداشتم.

یادمه اون موقعی که حقوق وزارت کار ۱.۳ میلیون بود حدودا، من خیلی کمتر حقوقم بود. یادمه که پاهام درد می‌کرد اما باید می‌رفتم کمک کنم توی لوله کشی.
یادمه از ارتفاع می‌ترسیدم اما برای کار مجبور بودم توی ارتفاع وایسم.
یادمه date هایی که می‌پیچوندم چون پول رفتن بهشون نداشتم.
یادمه روزایی که استرس داشتم خوابگاه تموم شد، الان دیگه میندازنم تو خیابون، کجا بمونم.

الان؟ چند وقت یکی از فامیل های دور با نزدیک تماس می‌گیره برای اینکه اگه می‌تونم کاری براش پیدا کنم.

پول؟ نه که زیاد دارم، اتفاقا کمه ولی دیگه هیچوقت لنگ سیگار و غذا نشدم. راستش خیلی وقته همه وعده های غذاییم رو از بیرون می‌گیرم.


کفش نداشتن؟ یادمه بعنوان خرید عید ۱۲ تا کفش خریدم.

برای آدم هایی که دوستشون داشتم تونستم کادو هایی بگیرم که بنظرم بتونه لطف هاشون رو جبران کنه.

درآمد؟ مهم نیست. ولی اونقدری شد که نگرانی خونه برای خوابیدنم از بین بره. که وقتی همخونه‌م بگه می‌رم نگرانی ای بابت اجاره نداشته باشم،‌ که حتی چند وقت پیش دنبال خرید همین خونه بودم.


از همه مهم تر، شنیدن صدای مادرم که با خوشحالی پشت تلفن می‌گه ازم راضیه و دعام می‌کنه.

راستش فخر نیست، حس کردم نامردیه همش از غم های اطراف بگم. یک ساله درگیر تشخیص ۳ نوع مختلف سرطان شدم که هیچکدوم رو نداشتم. حس می‌کنم لبخندی که دارم روی لبمه رو لیاقتش رو دارم. درست نیست آدم خوشبختی هاش، آدم های زندگیش و... رو یادش بره.


وجه تسمیه: هرمان هسه یه کتاب داره به اسم در ستایش سالخوردگی که هیچ ربطی به موضوع نداره. اسم قشنگ بود، وزنش هم می‌خوند با خوشبختی.
428 views18:26
باز کردن / نظر دهید
2022-05-27 19:29:24 صحنه پر شده از آدم هایی که در بدترین حالت حشره مزاحم زندگی آدم هستن و در بهترین حالت سیاهی لشکر.

شلوغی تمرکز آدم رو می‌گیره. خلوت کنید دورتون رو از آدم های اضافی.
491 views16:29
باز کردن / نظر دهید
2022-05-27 15:11:14 شما چه داشته باشی چه نداشته باشی، باید چشمت سیر باشه وگرنه تا آخر عمر حریص و گرسنه ای.

ایشالا که نه شکم و چشم هیچکس گرسنه نمی‌مونه.



ولی بنظرم بزرگترین مزیت اینکه از یه چیزی زیاد داشته باشی اینه که بهت کمک کنه سیر بشی نسبت بهش.
435 views12:11
باز کردن / نظر دهید
2022-05-26 23:18:44
473 views20:18
باز کردن / نظر دهید
2022-05-26 22:03:32 دروغ چرا، راستش با همه غم هایی که طرافمون هست، یه کوچولو حس خوشبختی دارم.

اوایل بخاطرش عذاب وجدان داشتم. ولی بعدش دیدم به قولی it's a part of life.
470 views19:03
باز کردن / نظر دهید
2022-05-21 17:54:49 به معنای واقعی کلمه دلم بیرون رفتن بدون برگشت می‌خواد.
182 views14:54
باز کردن / نظر دهید
2022-05-21 01:35:21 گاهی حس می‌کنم آدم هارو اذیت می‌کنم.
بقیه وقتا حس می‌کنم حضور بقیه آدم ها باعث آزار منه.

کلا همیشه سر دوراهی های متضاد گیر کردم. نشد یه بار یه گزینه‌م شمال باشه، اون یکی شمال شرقی.

هر وقت شمال یه انتخاب بود، انتخاب دیگه جنوب بود.
272 views22:35
باز کردن / نظر دهید
2022-05-21 01:05:40 زندگی نباید در انتظار بگذره. ولی خب بیش‌تر زندگیمون خلاصه شده توی منتظر موندن.
283 views22:05
باز کردن / نظر دهید
2022-05-21 00:36:49 این چشما برای تو. تو بجای من ببین.
296 views21:36
باز کردن / نظر دهید