☾︎ 𝙀𝙭𝙤_𝙡𝙤𝙫𝙚𝙞✵

2022-05-02 15:41:48 𝐃𝐈𝐒𝐀𝐏𝐏𝐄𝐀𝐑𝐄𝐃

_ عین #وحشیا شدم؟ سهون خیلی آروم میکنتت آره؟ یا سایزش درست حسابی نیست؟ نمیتونی تحملم کنی نه؟ اه لعنتی خیلی #تنگی ...
بکهیون با درد تکیه‌ش رو از روی دست‌هاش گرفت و روی کانتر دراز کشید. #ضربه‌های
سنگین و دردناک پارک چانیول باعث شد فقط اخم‌هاش رو توی هم ببره و چیزی نگه و همین باعث شد چانیول عصبی‌تر بشه: _
این‌طوری دوست نداری؟
چانیول غرید و ضربه‌ی #محکم‌تر دیگه‌ای زد:هربار که التماس میکردی بیشتر؟
ضربه‌ی بعدی: الان با سهون به این نتیجه رسیدی که اینطوری دوست نداری؟
سیلی سنگینی به #باسن بکهیون زد و دوباره خودش رو بیرون کشید و با #شتاب وارد شد.
بکهیون نمیتونست #تحمل کنه، چانیول داشت فقط بهش درد میداد..


t.me/panne_fiction
t.me/panne_fiction
t.me/panne_fiction باز کردن / نظر دهید

2022-05-02 15:35:01 تمام این یک سال، من، یعنی کیم جونگین به پارتنر #سکـس مردی سیری ناپذیر که از خودم ده سال بزرگتره تبدیل شدم.
اوه سهون، کسیه که هیچ وقت از سکس خسته تون نمیکنه و بدون ترس روی #موتـورش ، تو پارک، تو رستوران ، روی #کاپـوت ماشینش، محل کارش و محل کارم به سخت ترین حالت ممکن به #فاعکـم میده و دروغ نیست اگه بگم از سکس روی #تخـت نفرت داره. شاید بهتر باشه همه چیز رو از اول تعریف کنم. از همون روزی که به سختی همراه با دوستم برای اولین بار، #شبونـه از خونه بیرون زدیم! باز کردن / نظر دهید

2022-05-02 15:31:08 با پایین رفتن تخت #نفسشو‌ با‌ ترس‌ حبس کرد که دست مرد روی کمرش قرار گرفت و باعث شد بدنش به شدت بلرزه #پوزخندی روی لبای مرد نشست
اهسته روی پسر خم شد و با #ارامش‌ترسناکی بالشت رو کناری انداخت و لباشو به #گوش پسر نزدیک کرد
-از چی ترسیدی #بیبی‌بویᬉ؟
نفس‌های داغ مرد که به گوشش میخورد حالشو بد میکرد مرد زبونشو اهسته روی لاله گوش پسرک کشید و بعد گاز نسبتا محکمی گرفت که #نـاله پسر بلند شد
-چیه #هــرزه‌کوچولو دلت برای دیـ ـک #اربابت تنگ شده؟
پسر ساکت موند هربار که به این لقب صداش میزد دلش میخواست #مشتشو توی دهن مرد بکوبه اما لعنت بهش که در مقابل این #هیولا هیچ قدرتی نداشت

#bear_gum
#hunhan #chanbaek #krisho

یه فیک #مافیایی‌جنایی با درصد #خشونت
بالا

https://t.me/+UdYxumzoPzUwNzY0
https://t.me/+UdYxumzoPzUwNzY0 باز کردن / نظر دهید

2022-05-02 01:03:05 Our tatao^^
𖡋𖡻 ➳#tao ➳#edit ➳#Zizi
┉┈┉┈┉┈┉┈┉┈┉
•≼T.me/exo_lovei ❞ باز کردن / نظر دهید

2022-05-01 15:43:41 سرش ــو بالا برد به بــ ـک نگاه کرد بنظرش از اون زاویه با سکسی ترین فرد جهان در حال عشقــ ـبازی بود ...

بک چشـ ـماشو بسته بود و لب های خیسش نیمه باز مونده بود خواسـ ــت کمی شیطنت کنه بخاطر همین باسنـ ــش رو به حالت نمایشی روی دیک بک بالا پایین کرد بک با چشمای بسته به شدت

سکسـ ـی طور خندید نالـ ــه ای سر داد که بنظر چان دلنشیـ ــن ترین آوای ممکن بود همون لحظه بود که بک نشست به چانـ ــی که روی پاهاش نشسته بود

نگاه کرد ولی یکهــ ـو خیلی حرفه ای جاشو با چان عوض کرد و خودش روی رون های چان نشست بدون نگاه کردن به چشــ ـماش دکمه های لباسشو باز کرد پیرهن مردونشو کامل دراورد و لبخند

نامحسـ ــوسی رو لب هاش نقش ببنده باعث شد اینطور بنظر برسه که با کمال پرویـ ـی به اون سینه ها و سیـ ـکس پک ها لبخند هیزی میزنه ꪻ

برای خوندن ادامه این سناریو جذاب روی یکی از دکمه های زیر ضربه بزن باز کردن / نظر دهید

2022-05-01 15:30:01 ددی‌کیـنک ヤ امپـرگ ヤ فلـاف ヤ رمنـس ヤ امگـاورس ヤ
⸻ نام فیکـشن : ددی یونـیکون مـنه!
✮ محبـوب ترین فـیک چانبک و تـرند یـک واتپـد!

────── ❝ ❞ ──────

"تو گفتی #ددی‌کـینک دوست داری، پس چطوره یکم #تنبـیه شی؟ هوم؟" 𑇔
#بکهیـون با گریه سرش رو تکون داد، زیر دلش بد #درد می‌کرد.
"بعدا، تنبیهم رو بزار بعدا، لطفا ددی #آلفـا." ᰅ
#چانـیول با بستن چشماش از لقبی که شنیده بود، غرشی کرد و حالا #دامـن صورتی رنگ هم #پـاره شده بود. و البته... با #شــورتِ صورتی سفید #زیـرش. حالا فقط #دیـک‌راسـت 〆 شده‌ی #امـگـاش با یه #سـوراخ‌صورتـی که مدام باز و بسته میشد #جـلـوی روش بود. اون سوراخ خیس انگار داشت داد میزد و #التـمـاس میکرد تا #عضـو آلفاش رو #داشـته‌باشـه. ミ

╭─ 𝗗𝗔𝗗𝗗𝗬 𝗜𝗦 𝗠𝗬 𝗨𝗡𝗜𝗖𝗜𝗥𝗡 ⤸
│ #𝗪𝗘𝗧 ִֶָ𖤐 #𝗛𝗢𝗥𝗡𝗬 ִֶָ𖤐 #𝗛𝗢𝗧 ִֶָ𖤐
╰─── 𓍼𓈃 𝗧.𝗠𝗘/𝗞𝗔𝗥𝗠𝗔𝗡𝗢𝗙𝗙𝗜𝗖𝗔𝗟 ᰚ𓂃᮫𓈒⋅ باز کردن / نظر دهید

2022-05-01 12:57:51 @mybyunee باز کردن / نظر دهید

2022-04-30 15:35:05 -#نگرانشی؟
+اون توی این ماجرا #بی‌تقصیره خودت خوب میدونی
صدای #کای تلخ و سرد شد
-#دوستش داری؟
+شهادتو پس بگیر!
کای ابرویی بالا انداخت.. انگار اون مرد خیلی برای پدرش #مهم بود با فکری که به ذهنش اومد #نیشخند‌خبیثی زد
-میخوای شهادتمو پس بگیرم اره؟
-اما یه #شرط دارم!
کای به جلو خم شد. با #چشمایی‌تاریک که نشون از افکار #شیطانیش میداد به چشمای #سهون زل زد
سهون از این نگاه اصلا حس خوبی نداشت
-فقط یه شرط کوچولو!
پوزخندی زد
-#بیبی‌من‌باش

#son_but_daddy
#kaihun(main) #kookv
#chanbaek #taoris #sulay
بهترین فیکشن ددی‌کینک کایهون

https://t.me/+UdYxumzoPzUwNzY0
https://t.me/+UdYxumzoPzUwNzY0

با بیش‌از 50k خواننده در واتپد و تلگرام
توجه: این فیک محارم نیست باز کردن / نظر دهید

2022-04-30 15:30:44 •𝐤𝐢𝐧𝐠 𝐨𝐟 𝐜𝐫𝐨𝐰𝐧𝐬 ⋅───•
[#chanbaek]

"#چشم‌هات୭ رو باز کن . میخوام وقتی #درد میکشی، لرزیدن مردمک چشمهات رو ببینم #بکهیون."
پسر بزرگتر درحالی که گره #شیباریᏬ دست‌های #شاهزاده رو محکم‌تر می‌کرد، اسپنکی به باسن #لختش زد.
"میدونی که نمیتونی #جیغ୭ بکشی؟ چون اگه اینکارو بکنی نگهبان‌های پشت در برای #نجات دادنت میان."

بکهیون هینی کشید وقتی که بزرگی #دیک୭ #چانیول رو روی توی خودش حس کرد. لب‌اش رو #گاز گرفت تا صدایی ازش بیرون نیاد و چشم‌های پر از #دردش رو به مردی که #محکم‌تر از قبل خودش رو داخلش فشار میداد، نشون داد.

¬[𝐬𝐦𝐮𝐭• 𝐟𝐚𝐧𝐭𝐚𝐬𝐲• 𝐫𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞• 𝐟𝐢𝐜𝐭𝐢𝐨𝐧]
دارای صحنه‌های خونریزی و اسمات‌های خشن
𝐉𝐨𝐢𝐧
https://t.me/+N1Viho97trIzZWNk
https://t.me/+N1Viho97trIzZWNk باز کردن / نظر دهید

2022-04-27 15:30:13 ╏ ╏ امـگاها وقتی تحـریک میشن اسـلیک ترشـح میکـنن، پس لـازم نیسـت نگران چیـزی باشی خرگـوش شـیرموزی... دیـکت هر چقـدرم که بـزرگ باشه مـن حاضـرم باهاش بفـاک بـرم ددی!
⤿ 𖤐ʾ¸ https://t.me/joinchat/Usy2b2W6OvR2zjJq ᝢ

⸻ #بیـون‌بکهیـون امگایی با رایحه‌ی‌ #تـوت‌فرنـگی که معروف ترین کافه #گربه‌ی‌صـورتی توی #سـئول رو داره یه شب وقتی حال گربه‌ی حامله‌ش بد میشه با اومدن #آلـفای ヾ دامپزشکی که دوستِ #لـوهـان هیونگشه، میفهمه #جـفتـش رو پیدا کرده. یه آلفا که شبیه #خـرگوشـه و رایحه‌ی #شیرموز داره! ヾ
هرچند، همه چی واقعاً به این سادگیه؟ کدوم آلفاییه که رایحه‌ی #ملـایم شیرموز رو داشته باشه؟ شاید یه چیزی پشت #داسـتان این آلفا و امگامون باشه.

⤿ 𖤐ʾ¸ https://t.me/joinchat/Usy2b2W6OvR2zjJq ᝢ باز کردن / نظر دهید