این بیست روز سیاه گذشته، خودم را بستهام به خواندن تاریخ. درد | گفت و چای | فهیم عطار
این بیست روز سیاه گذشته، خودم را بستهام به خواندن تاریخ. درد این روزها را فقط با گشتن توی کتابهای تاریخ میتوانم تسکین بدهم. انگار میخواهم برای خودم و خودمان نسخه پیدا کنم. تا حالا هر چی خواندم یا خبر خوب بوده یا خبر بد. چیزی هم این وسط وجود ندارد. خبر خوب اینکه ما اولین آدمهایی نیستیم که زیر تیغ رفتیم. خبر بد اینکه انگار نفر آخر هم نیستیم. خبر خوب اینکه تیغ ظلمِ هیچ کس تا آخر نمانده و همهی ظالمها گویا بالاخره کشیده شدهاند پایین. خبر بد اینکه طول عمر ما گاهی وقتها کمتر از طول عمر رخدادهای تاریخ است. خبر خوب اینکه مثل ظرف آب به مرور پر میشویم از آگاهی و بندها را پاره میکنیم و آزادی را میسازیم و میدهیم به گروه بعد از خودمان. خبر بد این که گروههای بعد، آرام آرام جای آگاهی را به نسیان میدهند و دوباره گرفتار میشوند. بالا و پایین دارد انگار. خلاصه تاریخ پر است از خبرهای خوب و خبرهای بد. خیلی مفید است این تاریخ. اصلا همان جملهی کلیشهای که اول تمام کتابهای درسی تاریخ مینویسند: چرا تاریخ مهم است؟ برای اینکه عبرت آیندگان بشود. خواندن تاریخ هم برای ظالم خوب است تا مکث کند و مرگ خودش را کمتر دردناک کند و هم برای مظلوم خوب است که بداند در، همیشه روی یک پاشنه نمیچرخد.
گمان کنم، دانستن تاریخ هستهی آزادی است.
واقعا اینروزها حرفی برای زدن نیست. فقط کمر همت ببندیم به آگاه کردن خودمان به مثابه یک افق هزار ساله در زندگی.
#فهیم_عطار
@fahimattar