شب خونه دوستم بودم، داشتم با مامانم تلفنی حرف میزدم که گفت مهمون داریم، بابای دوستم شنید گفت عجب مهمون بیشعوری که تا این وقت شب برنگشته خونهش خلافکار @Fahva 1.5K views14:09