کشاورز فصل را باتوکل به خدا آغاز نمود، اما بهاری که خبر از باران نبود. وهرچه بود تگرگ بود و باد و طوفان.! در گرمای طاقت فرسای تابستان زیر آفتاب سوزنده بیل زد و عرق ریخت تا که تکه نانی به دست آورد. ودر چنین شبهایی سرد تا به صبح بیدارباشد، که نکند فردا صبح خبری از پسته اش نباشد. حال که خاست حاصل دسترنج چندین ماه اش را بفروشد، خبری از خریدار نیست.! آن اندک خریداری هم ک اسم خرید می آورند تا باغدار اسمی ازقیمت می آورد، به قیمت دلار ربطش می دهند و بهانه های تکراری.! مگر می شود قیمت بالای دلار به هزینه پاک کردن داخل ترمینال برسد و پسته نه.. !(ناگفته نماند نرخ پاک کردن یک کیلوی پسته در شهرستان های همجوار با 60الی 100کیلومتر فاصله، ۱۰۰۰تا ۱۵۰۰تومان باشد و اینجا ۲،۸۰۰تومان..! تفاوت در چیست جای سوال است) به هزینه ۴۰۰هزارتومانی یک تانک سمپاشی، به هزینه یک ساعت تیلر کردن و کارکرد تراکتور ربط داشته باشد و به پسته نه..! به یک لیتر سم کنه کش ساده ۶۵۰هزارتومانی، به سولوپتاس ۲ملیون تومانی ربط داشته باشد اما به پسته نه..!!! اسم هرچیزی که در تولید پسته دخیل بود بیاوریم ازسال قبل دقیقا ۲الی ۳برابر شده اما قیمت پسته ای که سال قبل ۶۰هزار تومان بوده همان ۶۰هزارتومان قفل شده. انگار تورم روی محصول پسته بی تاثیر است و دولتی های عزیز و دلسوز در ثابت نگه داشتن آن بسیار موفق عمل کرده اند. این قیمت پسته، با این همه چاله چوله در زندگی کشاورز، نخود هیچ آشی نخواهد شد. تنها میتوان از درگاه خداوند بزرگ، برای کشاورز عزیز، تنی سالم، عمری با برکت و لبی ازاعماق وجود، خندان آرزو کرد..
