'از بس دروغ شنیدیم، ما دیگه رای نمیدیم!' کارزاری موفق و موثر! | اخبار اعتراضات مردمی
"از بس دروغ شنیدیم، ما دیگه رای نمیدیم!" کارزاری موفق و موثر!
چند هفته پیش بود که یادداشت خلاصه ای با نام« نسلی پیر، اما پیشرو!» نوشتم و از آن هنگام تا همین الان ذهن و فکرم را اعتراضات پیاپی بازنشسته ها به خود مشغول کرده است.
اینکه سالها بی وقفه کار کنی و دم دمای آخر خط!! برای گرفتن حق ات راهی جز اعتراض نداشته باشی، تصورش نه برای من بلکه برای خیل عظیمی از تحلیل گران و فعالین سیاسی و اجتماعی چندان آسان نبوده و نیست.
قبل از اعتراضات پپاپی بازنشسته های سازمان تامین اجتماعی اساسا قابل پیش بینی نبود که نسلی پیر اما پیشگام، انتخابات پیش رو را با چالش جدی روبرو کنند. و نه به انتخابات را در سرتاسر ایران طنین افکن نمایند. طوریکه نه تنها حاکمیت و جناحهای ریز و درشت آن را مبهوت و فضای عمومی را در عدم شرکت در انتخابات تسخیر نمایند، حتی فراتر از آن، هر تجمع اعتراضی را با این پرسش اصلی روبرو کنند که « معترضین از هر طیف و گرایش با هر خواسته و مطالبه ای در کف خیابان، باید با مسئله انتخابات پیش رو تعیین و تکلیف کنند. چنین کارزاری در بستر عمل اجتماعی شکل و قوام یافته و همین ویژگی رشد و گسترش آنرا هم در دنیای مجازی و هم در دنیای واقعی ممکن کرده است. به نظر میرسد که حاکمیت هر چه کند دیگر نخواهد توانست با کارزار "از بس دروغ شنیدیم، ما دیگه رای نمیدیم!" مقابله نماید. چون برخاسته از بطن و متن جامعه و همزمان شده با بحران سیاسی حکومت آخوندی. با شنیدن مکرر شعار از بس دروغ شنیدیم ما دیگه رای نمیدیم، در کف خیابان، آشکار شد همه کارزارهای اجتماعی و سیاسی موفق، ریشه در مطالبات واقعی دارد و به دلیل آن است که از متن و عمق جامعه سربر می آورد و در یک روند طبیعی و با سرعت بیش از آنکه نیازمند « داد و قال» باشد، راه خود را برای نفوذ بیشتر در سطوح گوناگون اقشار جامعه پیدا می کند و این حقیقت را به اثبات می رساند که با وجود ضربات کشنده به جامعه ایران، همچنان مردم زحمتکش توانایی ایجاد رخدادهای مهم را دارند. رخدادهایی که به راحتی نمی توان پیش بینی کرد اما نشاندهنده پویایی جامعه است.
