Get Mystery Box with random crypto!

@faramatni آشنایی زدایی از واژه ها: این واژه : اعتماد بسیا | فرامتنی

@faramatni

آشنایی زدایی از واژه ها:
این واژه : اعتماد


بسیاری از کسانی که به من مراجعه می کنند یا در کارگاههای مهارتهای زندگی فرامتنی حضور می یابند ، یکی از رایج ترین سوالاتشان از من در مورد " اعتماد" است. آنها معمولا از تجربه های تلخ اعتمادشان به دیگران سخن می گویند و خیانت هایی که به این اعتماد شده است.
بسیاری از این افراد ـ چه مرد و چه زن ـ چنان تجربه هایشان تلخ و گزنده است که دیگر تا آخر عمر نمی توانند رابطه ای عمیق و عاشقانه را دوباره تجربه کنند ، چرا که همواره در ترس تکرار تجربیات گذشته اند.

حقیقت هم این است که اگر مراد ما از واژه ی "اعتماد" "اعتماد کردن به دیگران" باشد ، همواره این ترس درون ما باقی خواهد ماند. و اصولا چه تضمینی وجود دارد که فردی که ما وقت ، عشق وزندگی مان را به پایش می ریزیم ، همواره به این عشق ما متعهد باقی بماند؟ چه کسی می تواند چنین تضمینی به ما بدهد؟
یا در روابط اجتماعی و کاری ، در شرایطی که همه دنبال منافع خویشند ، اصولا اعتماد چه جایگاهی دارد؟

جواب من در کلاس ها همواره ساده و کوتاه بوده است:
آنچه باعث ترس از ورود در رابطه های جدید بعد از شکست های پیشین می شود ، خود اعتماد نیست ، تفسیر اشتباه ما از واژه " اعتماد" است.
از منظری فرامتنی ، اعتماد کردن به دیگران بی معنی است ، چرا که آن " دیگران" خارج از کنترل ما هستند ، آنها رفتارهایشان تابع نیازهای خودشان است و هیچ کسی نمی تواند تضمین بکند که ما همیشه تنها کسی خواهیم بود که نیازهای او را برآورده می کنیم. و اصولا این تصور دردنیایی که ذاتش بر تغییر است و نیازهای متغیر آدمیان بخشی تفکیک ناپذیر از این ذات، تصوری خوش خیالانه و بی بنیان است.
اعتماد به چیزهایی که خارج از کنترل ماست و هرلحظه ممکن است اتفاق غیرمترقبه ای برایش بیفتد ، اشتباهی هستی شناسانه است.

ما آدمها تنها به چیزهایی می توانیم اعتماد کنیم که به آنها کنترل داشته باشیم و متاسفانه یا خوشبختانه تنها کسی که در عالم هستی می توانیم کنترلش را در اختیار داشته باشیم ، فقط خود خود ماست ، و این یعنی واژه اعتماد یک تفسیر بیشتر نمی تواند داشته باشد: " اعتماد به خویشتن ".

حقیقت این است که ما فقط به خودمان می توانیم اعتماد کنیم و اعتماد به خود یعنی مسئولیت انتخابهای خود را پذیرفتن ، چه این انتخابها در گذر زمان مشخص شود که اشتباه بوده اند یا درست. آنها که به خود اعتماد دارند هرگز ترسی از اینکه کسی فریبشان بدهد یا به آنها خیانت بکند ندارند ، به این دلیل ساده که در لحظه لحظه این رابطه ها ما دنبال رفع نیازهای خویش بوده ایم ـ چنان که طرف مقابلمان نیز ـ و هر زمان هم که حس کنیم نیازهای ما توسط آن فرد برآورده نمی شود تعهد ما به خودمان ایجاب می کند که به خودمان خیانت نکنیم و وقتی دیگر حس خوبی از فرد مقابلمان نمی گیریم ، با احترام جدا شویم ، حال فرد مقابل ما می خواهد خیانت بکند یا نکند ، در پی فریب باشد یا نباشد ، در آینده متعهد بماند یا نماند ، مهم حسی است که ما در طول این رابطه داشته ایم و نیازهایی از ما که در طول این رابطه برآورده شده است.

کوتاه سخن آن که :
اگر می خواهیم زندگی ما خالی از ترس ها و استرس ها و اضطراب های عذاب آور باشد ، راهی نیست جز آنکه نگرشمان را به برخی از مفاهیم عوض کنیم ، اعتماد ، تعهد و خیانت واژه هایی هستند که ما معمولا در ارتباط با دیگران به کار می گیریم درحالی که درستش این است که آنها را باید فقط و فقط درخصوص خودمان به کار ببریم:
اعتماد: به خود
تعهد: به خود
خیانت: به خود.
#انوش

@faramatni