Get Mystery Box with random crypto!

@faramatni دست خودم نیست ، من هرگز نتوانسته ام با عشق ، از آ | فرامتنی

@faramatni

دست خودم نیست ،
من هرگز نتوانسته ام با عشق ، از آنگونه که فرهنگ نامه ها تعریف و شاعران جهان تقدیسش کرده اند ، کنار بیایم.

دست خودم نیست ،
هرگز نمی توانم خودم را قانع کنم که فردی تمام زندگی کوتاه و بی بازگشتش را گره بزند به انحناهایی که همگان دارندش و حالا شاید در این یکی که عاشقش شده است ، زیباتر تراش یا صیقل خورده باشد.

دست خودم نیست ،
من هرگز در عمرم چیزی را که به مالکیت ختم شود ، تقدیس نکرده ام.

عشق چنان که شاعران به افلاکش برده اند ، جز به شرط تملک تعریف نمی شود و من هرگز کسی را بدینگونه ننگریسته ام ، من هرگز در فکر تملک جسمی نبوده ام و هرگز ـ خدای را ـ هرگز انحنای تنی را فقط برای خویش نخواسته ام.
با این تعریف های مانده در لای کتابها ، من هرگز عاشق هیچ زنی نبوده ام ـ دروغ چرا ـ



من همیشه خواسته ام که دوست داشته باشم وجودهایی را که جان مرا زلال می سازند،
نگاههایی را که انگیزه زندگی ام می دهند ،
لبخندهایی را که جهان مرا زیباتر می سازند
و برای این دوست داشتنم نه جنسیت آن نگاهها و لبخندها برایم اهمیت داشته است ، نه مالکیت آن انحناهای تراش خورده ی فرشته وار.
دوست داشتن من بی تخصیص است ، بی تملک چیزی یا کسی ، دوست داشتن من کشف زیبایی هاست در ساعات گمشده ی این جهان ناآرام،

و مخاطب دوست داشتن هایم:
ـ می تواند کودکی باشد که توپ پلاستیکی اش پاره شده است ،
ـ می تواند زنی باشد گیسوپریشان خشونتها و تباهی ها ،
ـ می تواند پیرمردی باشد سوگوار بغض های فروخورده ،
ـ یا مردی که تارسبیلش را گرو گذاشته است در جهانی که کسی خریدارش نیست.

من دوست داشتن هایم را هرگز به خاطر منفعت هایم تخصیص نداده ام.
کاش فرهنگنامه های جهان را نامی بود براین عاشقانه های درونم.
#انوش

@faramatni