Get Mystery Box with random crypto!

ایده ها و نوشته ها

لوگوی کانال تلگرام fardinghoreishi — ایده ها و نوشته ها ا
لوگوی کانال تلگرام fardinghoreishi — ایده ها و نوشته ها
آدرس کانال: @fardinghoreishi
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 207
توضیحات از کانال

فردین قریشی؛ استاد دانشگاه تهران
جه فایده که آدمی جهانی را به دست آورد ولی روحش را دربازد.
عیسی (ع)
@DrFardinGhoreishi

Ratings & Reviews

4.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها

2020-11-15 16:52:15 https://iqna.ir/fa/news/3935351
1.2K viewsF. Ghoreishi, 13:52
باز کردن / نظر دهید
2020-06-18 12:18:46 اشتباهات شریعتی!

در سالهای بعد از پیروزی انقلاب، در گفتمان مسلط سیاسی کشور، فضای قدرتمندی بر علیه علی شریعتی شکل گرفت؛ به نحوی که هر شخصی می خواست از آن متفکر بزرگ تجلیلی کند، حتما من باب احتیاط و برای مصونیت از واکنش های احتمالی باید اضافه می کرد که او اشتباهاتی هم داشته است.
هرچند کسی در میان متفکران کشور نبود که اشتباهاتی نداشته باشد، اما این نکته در مورد شریعتی تصریح می شد. به نظر می رسد حس نیاز به تصریح این قید در وصف افکار شریعتی و عدم تصریح به آن در خصوص افکار دیگران، دلیلی منطقی نداشت، بلکه متأثر از علتی سیاسی بود.
تصریح به این نکته نشان از فضایی داشت که تجلیل از شریعتی را مستلزم تمهید مقدماتی برای مواجهه با پاره ای حملات و یا دفع مخاطرات مقدر می کرد. بدین معنا که هرکسی می خواست سخنی در ستایش خدمات ارزشمند شریعتی بر زبان آورد، ناچار بود از ترس اینکه هزینه گزافی متحمل نشود، این نکته بدیهی را نیز که در خصوص هر کسی صادق است، اضافه کند که او اشتباهاتی نیز داشته است!
وجود فضاهای اندیشه سوزی از این دست، عبرت آموز و محل تأسف و تأمل بسیار است.

https://t.me/fARDINgHOREISHI
1.4K viewsF. Ghoreishi, edited  09:18
باز کردن / نظر دهید
2020-04-11 00:32:57 ‍ ‍ ملاهادی سبزواری و دوربین ناصرالدین شاه
(به نقل از دکتر عبدالرحیم قنوات ، استاد دانشگاه فردوسی مشهد)

آورده اند که ناصرالدین شاه در سفر به خراسان، بر سر راه مشهد، در سبزوار اتراق کرد و در این شهر به دیدن فیلسوف و حکیم بزرگ آن عصر ، حاج ملاهادی سبزواری، رفت و با او به گفت و گو نشست. در پایان نیز از حکیم درخواست کرد اجازه دهد عکاس باشی دربار که همراه همایونی بود، از او عکسی بگیرد.

 فیلسوف بزرگ که تاکنون ازعکاسی چیزی نشنیده و ندیده بود، پرسید : ماهیت عکس چیست؟ توضیح دادند که سایه ای است از شخص یا چیزی که بر روی کاغذی می افتد و باقی می ماند. حکیم سبزواری منکر هر گونه امکان پذیری عکس برداری شد و گفت آنچه شما می گویید منطقا" و عقلا" محال است، زیرا ما آنچه که در فلسفه خواندیم و می دانیم وجود ظِلّ (سایه) قائم به وجود ذی ظِلّ (صاحب سایه) است.
یعنی سایه تا وقتی هست که صاحب سایه باشد و به محض ازاله و از بین رفتن صاحب سایه، سایه از بین می رود. امکان ندارد "صورت جوهری" از اصل ماهیت آن جدا شود و به گونه ای "عرض وارانه" بر روی فیلم عکاسی ظاهر شود. به تعبیر دیگر عرض قایم به جوهر است. چرا که بنا بر مبانی حکمت مشاء ، انتقال و جابه جایی "اعراض" ، مستقل و منفک از "جوهر" جسمانی و موضوعی که محل عروض و اتکاء آن است ، محال و ممتنع عقلی است .

فیلسوف متفکر ما (جناب حاج ملا هادی سبزواری) به این نتیجه رسید که عکس گرفتن محال است و هر چه که دیگران در باره عکس گفته و شنیده اند وهم و خیال و اشتباه است ، شاه و همراهان درماندند و از پس قانع کردن حکیم برنیامدند، اما اصرار کردند که ایشان این بحث های منطقی و عقلی را کنار بگذارد و اجازه دهد عکاس باشی از ایشان عکسی بگیرد.

 حکیم پذیرفت و روبروی دوربین عکاس باشی نشست و اکنون تنها تصویری که از ایشان باقی مانده، همان عکسی است که ایشان وجود آن را منطقا" و عقلا" محال می دانست.
2.4K viewsF. Ghoreishi, 21:32
باز کردن / نظر دهید
2020-03-30 16:02:37 ‍ آنه ماری شیمل

شیمل یکی از معدود مستشرقانی بود که بسیاری از وجوه تاریخ اسلام را با انصاف نگریسته است. به گونه ای که برخی او را عاشق جهان اسلام تلقی می کنند. عاشقی که هزینه عشق خود را نیز پرداخته است.

شیمل در هفتم آوریل ۱۹۲۲ در ارفورت آلمان در خانواده ای متوسط به دنیا آمد. خواندن یک داستان عربی در کودکی جرقه ای شد که زندگی آینده او را رقم زد. در سن پانزده سالگی عاشقانه زبان عربی را آموخت در سال ۱۹۴۶ در دانشگاه ماربورگ به درجه استادی رسید، اما به خاطر اینکه دختری جوان بود نه در ماربورگ بلکه در دانشگاه آنکارا و به زبان ترکی مشغول تدریس شد. او علاوه بر ترکی، عربی، فارسی، اردو و بیشتر زبان های هند و اروپایی را آموخت. در سال ۱۹۵۱ بار دیگر در تاریخ ادیان دکتری گرفت و در سال ۱۹۶۱ به عنوان استاد دانشگاه بن منصوب شد. وی در هاروارد، کمبریج و دانشگاه های ترکیه، ایران، پاکستان و افغانستان نیز تدریس داشته است. بی نظیر بوتو نخست وزیر مقتول پاکستان یکی از شاگردان وی به شمار می رود

شیمل و سلمان رشدی - شیمل جایزه های متعددی را در طول حیات علمی خود دریافت کرد. جایزه سالیانه صلح که هر ساله پیش از نمایشگاه بین المللی کتاب فرانکفورت به اندیشمندان و متفکران آلمانی اهدا می شود در سال ۱۹۹۵ به شیمل اختصاص یافت. مصاحبه گر تلویزیون پس از دریافت این جایزه به سراغ شیمل آمد و از او پیرامون سلمان رشدی سؤال کرد. شیمل در پاسخ شجاعانه طرف جهان اسلام ایستاد. وی کارهای سلمان رشدی را نوشته هایی سطحی که برای خوش آمد غرب نوشته شده اند تلقی کرد. شیمل اظهار داشت که سلمان رشدی با کتاب زشتش احساس مسلمانان و حتی خود او را آزرده است.

پس از این مصاحبه تلویزیونی بود که مدافعان سلمان رشدی یورش خود علیه این بانوی منصف را آغاز کردند. لودگر لوتکهاوس طی مقاله ای سخت بانوی شرق شناس را مورد هجمه قرار داد پس از او گیرنوت روته استاد دانشگاه هامبورگ خواستار پس گرفتن جایزه صلح از شیمل شد. شیمل طی مصاحبه ای با مجله اشپیگل که در ۲۲می ۱۹۹۵ منتشر شد اظهار داشت: من با نگارش ۸۰ کتاب تلاش کردم تا تصویری صحیح از اسلام را به خواننده اروپایی منتقل سازم، من این را یک فعالیت سیاسی قلمداد می کردم، من زندگیم را مصروف ایجاد تفاهم میان غرب و شرق کردم. در این بین البته کسانی همچون پروفسور اشتفان فیلد رئیس دانشکده ادبیات دانشگاه بن از شیمل دفاع کرد. رئیس جمهوری سابق آلمان رومان هرتزوک نیز در مراسم گرامیداشت شیمل گفت: اگر شیمل نبود آلمانی ها نمی فهمیدند تصویری که از اسلام به آن ها ارائه می شود صحیح نمی باشد.

وی آثار بسیاری پیرامون اسلام به نگارش درآورد که یکی از آخرین نوشته هایش در سال ۲۰۰۲ به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم اختصاص یافت. وی این کتاب را با اقتباس از لفظ شهادت دوم شهادتین .. وان محمدا رسول الله نام نهاد و در صدر کتاب رباعی ای به زبان اردو از یک شاعر هندو می آورد با این مضمون: شاید کافر باشم شاید هم مومن که علم این امر تنها نزد خداوند است، اما می خواهم خود را چونان بنده ای پاکباز نذر کنم، نذر آقای بزرگ شهر، محمد رسول الله… شیمل به جهت این اندیشه ها مورد بسیار مورد هجوم قرار می گرفت اما در پاسخ می گفت که من وی را دوست می دارم.

شمیل در جایی پیرامون ادعیه اسلامی به ویژه صحیفه سجادیه می گوید: من خود همواره دعاها، احادیث و اخبار اسلامی را از اصل عربی آن می‏خوانم و به ترجمه‏ ای مراجعه نمی ‏کنم. من خودم بخشی کوچک از کتاب صحیفه سجادیه را به آلمانی ترجمه و منتشر کرده‏ ام، قریب هفت سال پیش وقتی مشغول ترجمه دعای رؤیت هلال ماه رمضان و دعای وداع با آن ماه بودم، مادرم در بیمارستان بستری بود و من که به او سر می‏زدم پس از آنکه او به خواب می‏رفت در گوشه‏ای از آن اتاق به کار پاکنویس کردن ترجمه ‏ها مشغول می ‏شدم. اتاق مادرم دو تختی بود. در تخت دیگر خانمی بسیار فاضله بستری بود که کاتولیکی مؤمن و راسخ العقیده و حتی متعصب بود. وقتی فهمید که من دعاهای اسلامی را ترجمه می‏ کنم، دلگیر شد که مگر در مسیحیت و در کتب مقدسه خودمان کمبودی داریم که تو به ادعیه اسلامی روی آوردی!؟ وقتی کتابم چاپ شد یک نسخه برای او فرستادم. یک ماه بعد او به من تلفن زد و گفت: صمیمانه از هدیه این کتاب متشکرم، زیرا هر روز به جای دعا آن را می‏ خوانم. وی می افزاید: ” امام زین‏ العابدین علیه السلام برای بسیاری از مردم جهان غرب کارساز است.

سرانجام آنه ماری شیمل در سال ۲۰۰۳ وفات یافت. بر روی سنگ قبر آن وی با خط زیبای نستعلیق این کلمه نورانی از امیر المؤمنین (ع) نقش بسته است که: الناس نیام فاذا ماتوا انتبهو (مردم خوابند و وقتی می میرند بیدار خواهند شد).
منبع: شفقنا
2.2K viewsF. Ghoreishi, 13:02
باز کردن / نظر دهید
2020-03-20 16:53:50 ‍ با سلام های گرم؛
فرا رسیدن سال نو را حضور دوستان ارجمند و فرهیخته عضو کانال «ایده ها و نوشته ها» تبریک عرض می کنم. به فضل خداوند متعال، همواره شاد، سالم و سربلند باشید.
با بهترین آرزوها
فردین قریشی
440 viewsF. Ghoreishi, 13:53
باز کردن / نظر دهید
2020-03-18 20:48:33 در حاشیه بحث نسبت علم و دین

استفاده از دین به عنوان منبع، علم را دینی نمی کند. علم در مقام شکار ایده مطلقا آزاد است. علم برای تأمین ماده اولیه خود حتی می تواند از معرفت عامه به عنوان منبع الهام بخش استفاده نماید. همچنانکه اینجا چنین کاری علم را عامیانه نمی کند، در صورت استفاده از ماده دین نیز، علم دینی نمی شود.

آنچه علم قائم بر آنست مقام داوری است. هر ایده ای که بتواند از عهده آزمون های علمی بر آید، علمی می شود؛ بدون توجه به اینکه منبع و مرجع ایده چه بوده است؛ دین بوده، معرفت عامه بوده، الهام و شهود بوده و یا چیز دیگر.

لذا مثال هایی که از متون دینی به مثابه ماده الهام بخش برای نظریه پردازی علمی ذکر می شود، در همین راستا می توانند مورد آزمون علمی واقع شوند. این موارد حتی اگر تایید شوند، باز باعث تکوین علم دینی نخواهند شد. به این ترتیب علم دینی فقط در معانی مذکور در صدر یادداشت «آیا علم دینی ممکن است؟» و یا در معانی مشابه آن ممکن خواهد بود.

https://t.me/fARDINgHOREISHI
909 viewsF. Ghoreishi, edited  17:48
باز کردن / نظر دهید
2020-03-18 15:33:36 تغییر نام کانال به
«ایده ها و نوشته ها»

https://t.me/fARDINgHOREISHI
362 viewsF. Ghoreishi, edited  12:33
باز کردن / نظر دهید
2020-03-14 16:28:14 کرونا، ما و غرب؛

اخیرا در فضای مجازی اخبار و ویدیوهایی از بی نظمی، درگیری، سوءمدیریت و هجوم مردم به فروشگاهها در کشورهای توسعه یافته به دلیل شیوع کرونا منتشر می شود و نتیجه گرفته می شود که ظاهرا چندان تفاوتی میان رفتارهای ما و رفتارهای ساکنان مغرب زمین نیست.

این نتیجه اصولا درست است. به نظر می رسد اگر از گستره تأمل برانگیز مراعات اخلاق در میان مردمان غرب زیاد شنیده ایم، به خاطر شرایط غیربحرانی آن است. مال رفاه نسبی است. اخلاق و رفتار آنها متناسب با شرایط وفور است. در واقع نیاز چندانی به رفتار نابهنجار وجود ندارد.

تفاوت رفتاری انسان ها، نژادی نیست، بیشتر تحت تاثیر ساختارهای مادی و فرهنگ آنهاست. حتی فرهنگ، خود به شدت متاثر از ساختارهای مادی است. چنانکه اخبار و تصاویر فوق الذکر، صرفنظر از اصالت و یا عدم اصالت آن، نشان می دهد در شرایط مشابه، واکنش افراد نسبتا به محیط پیرامون خود، عموما مثل هم است.

اما سوال این است که در یک تصویر بزرگتر چرا در ممالک غربی شرایط ساختاری مولد نابهنجاری کمتر دیده می شود؟ جامعه عموما نظم بیشتری دارد و افراد کمتر تحت فشارند؟ آیا این اتفاقی است و یا اینکه در این کشورها توسعه همه جانبه، قوانین حساب شده، سیاستگذاری سنجیده و مدیریت بهینه امور، زمینه های ساختاری رفتارهای نابهنجار را تا حد زیادی کاهش داده است؟

مهم است بدانیم که ممالک غربی بیشتر از دیگران موفق به کنترل زمینه های ساختاری نامطلوب جامعه شده اند و به همین نسبت شهروندانشان زندگی راحت تری را تجربه می کنند. این تفاوت ما با غرب است. هرچند غرب آرمانشهر بشر نیست، اما از حیث تامین آسایش شهروندانش گام های بلندی برداشته است.

حال باید پرسید که اگر با رفع مشکلات جامعه و توسعه کشور زندگی شهروندان آسوده تر و رفتار ها بهنجار تر می شود، چرا ما از همه ظرفیت ها برای توسعه کشور استفاده نمی کنیم؟ موانع تکوین یک اجماع ملی برای بسیج امکانات در جهت توسعه کشور کدامند؟ ما در تخصیص هزینه ها تا چه حدی اولویت اول را به توسعه می دهیم؟ سیاست خارجی ما تا چه میزانی در خدمت توسعه کشور است؟ در انتخاب نیروهای مسئول تا چه حدی به کارآمدی آنها در کمک به فرایند توسعه نظر داریم؟

شیوع کرونا و خانه نشینی بسیاری از اهل فکر و فرهنگ فرصتی است برای اندیشه بیشتر و عمیق تر به پرسش های فوق الذکر.

https://t.me/fARDINgHOREISHI
3.5K viewsF. Ghoreishi, edited  13:28
باز کردن / نظر دهید
2020-03-13 18:52:18 ‍ جامعه شناسی اسلامی: طرحی بزرگ با بضاعتی اندک
محمّدرضا طالبان
در اوایل دهه 1380 کتابی با عنوان «روش تحقیق علوم اجتماعی: از اثباتگرایی تا هنجارگرایی» توسط پژوهشکده حوزه و دانشگاه منتشر شد که مسأله اصلی آن، طرح و ارائه ضوابط و چارچوبی روش شناختی برای ایجاد علوم اجتماعی (جامعه شناسی) اسلامی بود. جهد و تلاش نویسنده این کتاب آن بود که با نقد و نفی علم جامعه شناسی موجود از تمامی ابعاد (مبادی، اصول، مسائل، تئوری، و روش) یک علم اجتماعی (جامعه شناسی) جدیدی از درون دین اسلام (کتاب و سنت) بوجود آورد. در مقاله پیوست، خلاصه ای از مفاد فصول مختلف این کتاب به همراه شش نقد به استدلالهای اصلی آن در خصوص موضوع «جامعه شناسی اسلامی» آمده است. اولین مسأله مهم و پرسش کلیدی در این راستا آن است که اگر مبادی یک دانش (اعم از مبادی جهان شناختی، انسان شناختی، و معرفت شناختی) و همچنین تصورات و تصدیقات و حتی معیارهای داوری گزاره ها از دین گرفته شود به چه دلیل نام آن دانش را «علم جامعه شناسی» می گذاریم؟ آیا این خود دین نیست؟
ادامه‌ی مطلب را می‌توانید در فایل پیوست بخوانید.
956 viewsF. Ghoreishi, 15:52
باز کردن / نظر دهید
2020-03-13 18:51:08 آیا علم اسلامی ممکن است؟ امکان و یا امتناع علم اسلامی، بویژه در دوره بعد از انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ یکی از مباحث مناقشه برانگیز کشور بوده است. علی الخصوص علوم انسانی، به اتهام اینکه به قدر کافی اسلامی نیست، آماج هجوم بوده است. این نوشتار تاملی اجمالی…
323 viewsF. Ghoreishi, edited  15:51
باز کردن / نظر دهید