Get Mystery Box with random crypto!

Farnoudian Contemplations

لوگوی کانال تلگرام farnoudian — Farnoudian Contemplations F
لوگوی کانال تلگرام farnoudian — Farnoudian Contemplations
آدرس کانال: @farnoudian
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 8.19K
توضیحات از کانال

Farnoudian.wordpress.com وبلاگ علی فرنود
من روانشناس نیستم و اونچه می‌نویسم برداشتم از مسائل مختلف بر اساس تجربیات شخصیمه. لطفا برای هرگونه مشاوره به روانشناس متخصص مراجعه کنید.

Ratings & Reviews

3.33

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

2

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها

2022-05-12 05:06:52 دوستان سلام،

خواستم اینجا وبلاگ انگلیسیم رو معرفی کنم که عمدا جایی است سوت و کور. نوشته‌های فارسی تا حدود زیادی روی کار و قصه گذر آدمها از مسیر زندگی متمرکز بودن، ولی نوشته‌های انگلیسی داستانهای کتابهای تازه خوانده، فیلمهای نو دیده، و سفرهای اخیرن. سرگرمی یک سال و اندی اخیر هم که عکاسی باشه نقش پررنگی در وبلاگ انگلیسی داره. اگر دوست داشتید می‌تونید در این آدرس نوشته‌ها رو چک کنید‌.

FarnoudianChronicles.com

مثل همیشه آرزوی شادی و سلامتی دارم،

علی

پ.ن. این پست رو دو روز پیش نوشتم و بعد از پیغام دو نفر از دوستان که از ایران وصل نمی‌شه پاک کردم. گویا از ایران باید با وی‌پی‌ان وصل شد و من هم راه و چاه اینترنت ایران رو بلد نیستم.

@Farnoudian
@FarnoudianAdmin .. تماس با نویسنده
6.0K views02:06
باز کردن / نظر دهید
2022-03-23 16:26:16
آقای همینگوی گل و گلاب می‌فرماید که «امروز، فقط یک روز است در میان همه روزهایی که خواهند آمد. ولی آنچه در همه روزهای آینده اتفاق می‌افتد، بستگی به این دارد که امروز چه می‌کنید.» نمودارهای آقای آدام گرنت را که می‌دیدم یاد آقای همینگوی افتادم. آقای گرنت می‌گوید که «نشستن و گریه کردن برای درهای بسته‌شده دیروز چیز دیگری غیر از غم همراهش ندارد. آنچه آدمیزاد را شاد می‌کند نگاه کردن به درهای باز امروز است.» بعد ادامه می‌دهد که «آنچه شده‌اید نمی‌توان عوض کرد ولی می‌شود آنچه را می‌خواهید بشوید انتخاب کرد.» بعد هم مطمئنم که یک لبخندی زده و در ادامه نوشته «هویت آدمی تصمیم است، عزیز جان، جبر سرنوشت نیست.»

بارها می‌خواستم این مفهوم را با تخته نرد بنویسم. صد بار هم این نوشته را شروع کردم و زیادی رفت توی تخته و شش و بش و گذاشتمش کنار، تا دیروز آقای گرنت گرامی با نمودارهایش کار ما را راحت کرد.

سال نوی همه عزیزان مبارک. امروز، فقط یک روز است در میان همه روزهایی که خواهند آمد. ولی آنچه در همه روزهای آینده اتفاق می‌افتد، بستگی به این دارد که امروز چه می‌کنید.

@Farnoudian
@FarnoudianAdmin ... تماس با نویسنده
22.0K viewsedited  13:26
باز کردن / نظر دهید
2022-01-08 16:21:21 https://telegra.ph/%D8%A8%D9%87-%D9%86%D8%A7%D9%85-%D9%BE%D8%AF%D8%B1-01-08
13.9K views13:21
باز کردن / نظر دهید
2021-03-20 05:00:10 چنان روزهایی بر ما گذشت

   که می‌توانستیم‌ هزار ساله شویم

اما هنوز کودکانی هستیم

   با چشمانی گشاده از حیرت 

                دست در دست هم

                   پابرهنه در آفتاب می‌دویم

-ناظم حکمت

شعر ناظم را چند سالی است که زیاد تکرار می‌کنم. عید ۹۹ و عید ۱۴۰۰ از هر زمانی معنادارتر بوده. در این دو سال می‌شد هزار ساله شویم، اما هنوز کودکیم، هنوز حیرت‌زده، و هنوز به دنبال آفتاب. 

سال نویتان مبارک. آرزوی شادی دارم، آرزوی مهر، و دویدن در آفتاب.

علی فرنود، واشنگتن دی‌سی، نوروز ۱۴۰۰

@Farnoudian
@FarnoudianAdmin .. تماس با نویسنده
20.7K views02:00
باز کردن / نظر دهید
2020-07-06 01:58:20 پدر کِری باک مادرش رو ول کرده بود و رفته بود. دلیلش رو امروزه نمی‌دونیم، ولی زن تنها برای گذروندن زندگی و سه تا بچه به فاحشگی مشغول شده بود و مدت کوتاهی بعدش به لطف جنبش «پاکسازی نژادی» در «کلنی ایالتی ویرجینیا برای مصروعین و اشخاص کم‌عقل» در واقع زندانی شد. بچه‌هاش رو هم ازش گرفتن و کری رو به خانواده دابس دادن. کری سالهای مدرسه رو بد هم پشت‌سر نگذاشت، ولی از کلاس ششم که گذشت، خانواده دابس گفتند که دیگه بسه و آموزش زیادیش می‌کنه و کم‌کم موقع کلفتی شده. 

به کری باک سه سال بعد توسط خواهرزاده خانم دابس تجاوز شد. بعد هم حتما برای شستن ننگ تجاوز به کلفت خانواده، کری رو فرستادن همونجا که مادرش رفته بود و گفتند که اون عقل نداشت و این هم نداره. ویوین، حاصل این تجاوز رو هم از کری گرفتن و به خانواده دابس دادن.  جنبش «پاکسازی نژادی» ولی به این راحتی دست از سر آدمها برنمی‌داشت و طبق قوانین ویرجینیا، کری رو به اجبار عقیم هم کردند. 

خانم کری باک که گویا از بچگی نفرین‌ شده بود، از عقیم‌سازی اجباری به راحتی نگذشت و با هر گرفتاری که بود، در بیست و یک سالگی و از داخل «کلنی ایالتی ویرجینیا برای مصروعین و اشخاص کم‌عقل» از ایالت ویرجینیا شکایت کرد. شکایتی که دادگاه پشت دادگاه بالا رفت و به دیوانعالی کشور رسید، و در یکی از معروفترین احکام دیوانعالی کشور، دادگاه هشت به یک به نفع ایالت ویرجینیا رای داد و قاضی وندل الیور هولمز در نظرش نوشت «سه نسل کم‌عقل کافی است». حکم دادگاه و قاضی هولمز تا پونزده سال به جا بود. سالها بعد و با ظهور هیتلر بود که جهان متوجه اوج بلاهتش در تفسیر و تعبیر علم ژنتیک شد. هرچند که عده زیادی تاوان سالهای فعالیت این جنبش رو دادند. . بدبختیهای کری کماکان ادامه داشت. ویوین، دختر خانم کری باک، یا همون نسل سوم موردنظر قاضی هولمز، وقتی که در هشت سالگی از عفونت ناشی از سرخک فوت کرد، اتفاقا از شاگردهای ممتاز مدرسه بود. خانم کری باک دو بار ازدواج کرد. همسر اول چند سال بعد از داستا ن بالا فوت کرد، ولی با همسر دوم که کارگر مزرعه بود تا آخر عمر زندگی کردند. خانم کری باک تا آخر عمر از نداشتن فرزند خودش گله کرد. پنجاه و اندی سال بعد از داستان دادگاه، خانم دوریس باک، خواهر ناتنی خانم باک در اوان هفتاد سالگی فهمید که علت سالها دوا و درمان و بچه‌دار نشدنش این بوده که ایالت ویرجینیا او رو هم زمان عمل آپاندیس برخلاف میلش عقیم کرده بود. سرنوشت کری، دوریس، ویوین، و شاید خیلی‌های دیگه از روزی که پدر از خونه رفته بود و چند صباح فاحشگی مادر رقم زده شده بود.

قصه خانم کری باک رو چند سالی بود که می‌خواستم بنویسم و نمی‌نوشتم. امروز اپیزود «ژن» بی‌پلاس رو شنیدم و ازقضای روزگار موقعی نوشتمش که غم و درد کم نیست. یک زمانی یکی از دوستان از من پرسیده بود «تاریخ رو برای چی می‌خونی؟» و هرگز جوابی بهتر از قصه کری باک برای سوالش پیدا نکردم. برای این که بلاهت بشر رو مرور کنیم. اگر شد، از وقوع دوباره‌اش جلوگیری کنیم، و اگر نشد، حداقل سالها زجر امثال کری باک هدر نرفته باشه.


@Farnoudian
@FarnoudianAdmin .. تماس
24.1K views22:58
باز کردن / نظر دهید
2020-06-28 20:16:01 آقای چارلی کوینر توی یه مزرعه بزرگ به دنیا اومده بود و همه عمرش مسوول مزارع بزرگ بود. همین بود که وقتی شصت ساله شد و موقع بازنشستگی، رفت و یک مزرعه کوچیک چهارهزار‌ متری توی شهر سیلوراسپرینگ خرید و مشغول کاری شد که همه عمر بلد بود. مزرعه‌داری کرد و به همسایه‌های محل کاهو و فلفل دلمه‌ای و تربچه فروخت. روزگار هم که طبق معمول زیاد کاری به سن و سال و بازنشستگی نداره و همیشه بازی درمیاره. آقای چارلی که داشت کارش رو می‌کرد و به مزرعه‌اش می‌رسید و زندگی رو می‌گذروند، شهر واشنگتن هم کم‌کم تصمیم گرفت بزرگ بشه و مزارع اطراف رو ببلعه و تبدیل به حومه کنه. چهارهزار متر هم که ازش پنج تا خونه در می‌اومد. هر روز در خونه آقای چارلی رو می‌زدند که آقا بیا مزرعه‌ات رو بفروش و هر روز آقای چارلی می‌گفت نه ولی با تلخی شاهد بود که مدام توی مزارع اطراف به جای کاهو خونه سبز می‌شه.


این قصه چهل سال ادامه پیدا کرد و آقای چارلی مقاومت کرد تا یک روز که دوستی از دوستان گل ما در حال خرید تربچه از آقای چارلی نود و شیش ساله پرسید آیا دوست داره مزرعه‌اش رو تبدیل به یک سازمان غیرانتفاعی کنه تا به بچه‌هایی که حتی پدر و مادرشون هم یادشون نمیاد که این شهر روزی تمامش مزرعه بود، کمی از کاشت و داشت و برداشت یاد بدن یا نه. آقای چارلی کمی فکر کرد و بعد از فکر اینکه مزرعه بعد از خودش هم خواهد موند گل از گلش شکفت و با یه عده جوون بیست و چند ساله «مزرعه شهری کوینر» رو تاسیس کرد.

آقای چارلی رو در نود و هشت سالگی دیدم و هنوز بیل به دست مشغول کار بود. من و دخترک بهش سلام کردیم و بیل رو زد به زمین و با دخترک دست داد و خودش رو به اسم کوچیک معرفی کرد. هنوز چند ماهی تا اون روزی که روی صندلی گهواره‌ایش در حال نگاه کردن به مزرعه‌اش چشمهاش رو بسته بود و دیگه باز نکرده بود مونده بود. همون روزی که برای دخترک گریان برای اولین بار از مرگ گفتم.

از زندگی آقای چارلی دو سالی بود که می‌خواستم بنویسم و نمی‌خواستم که با مرگ چارلی تمومش کنم. پایانش برام معما شده بود تا امشب که بچه‌های «مزرعه شهری کوینر» جلسه آموزشی آنلاینی داشتند و برای حضار جلسه از ابتکارهای مربوط به حفظ میوه و محصول گفتند. دوست عزیز ما هم تی‌شرت خط نستعلیق به تن، از دستور تهیه «لواشک»ی گفت که مادربزرگ شوهر ایرانیش در اولین سفر ایرانش بهش داده بود. رفیق ما که جلوی دوربین لواشک درست می‌کرد، فکر کردم زیبایی این تلفیق دو فرهنگ و زندگی برای پایان قصه چارلی جای بهتریه. مردی که همیشه معتقد بود وسط حومه یک شهر بزرگ هنوز باید جا برای یک مزرعه باشه. یادش گرامی.

@Farnoudian
@FarnoudianAdmin .. تماس با نویسنده
15.6K views17:16
باز کردن / نظر دهید
2020-05-09 23:40:03 اول. آقای دکتر مورتی می‌فرماید که «با همکارهایی که از خستگی و فشار کار رنج می‌بردند حرف می‌زدم. اول شکایتها رو یکی‌یکی می‌گفتن. بعد به آخر که می‌رسید می‌گفتند که این همه کار هست و من هم دست‌تنهام.» و این قصه که مدام تکرار شد، فهمیدم که شاید درد، درد احساس تنهایی است و تمامش فشار کار نیست.

دوم. آقای ویوک مورتی وزیر بهداشت دولت آقای اوباما بود که تمرکزش را روی «احساس تنهایی» گذاشته بود. احساس تنهایی که بیست و دو درصد امریکاییها ازش رنج می‌برند، باعث مشکلات قلبی، کم‌خوابی، و افسردگی می‌شود و تخمین این است که اثرش با پانزده نخ سیگار در روز برابر است. آًقای مورتی می‌گوید که «احساس تنهایی» شاید تنها دلیل اعتیاد و خشونت نباشه، ولی حتما یکی از عوامل مهم دخیل در این مسائله. می‌گوید که گفته‌ایست که «تنهایی به همراه آدم الکلی می‌نوشد» و این درباره هر اعتیادی صادق است.

سوم. آقای مورتی از آقایی قصه می‌گوید که آمده بوده برای دیابت و فشار خون و هزار گرفتاری دیگر. ناله می‌کرده که «دکتر جان، من زندگی خوبی داشتم. نونوا بودم. همکارها و مشتریهام رو دوست داشتم. محلی که زندگی می‌کردم خوب نبود، اما با همه رفیق بودم. بلیت بخت‌آزمایی که بردم بدبخت شدم. از کار اومدم بیرون و تنها شدم و عصبانی، بعد هم به درد و مرض افتادم.» آقای مورتی می‌گوید که عجیب بودن اینکه کسی بردن میلیونها دلار پول را بدبختی می‌داند یک‌طرف، مات مانده بودم که من بعد از سالها آموزش پزشکی برای این درد هیچ آمادگی ندارم. طرف تنهاست. درد احساس تنهایی را هم با انسولین و استاتین نمی‌شود معالجه کرد.

چهارم. «احساس تنهایی» یک چرخه معیوبی است که مثل بیشتر دردهای بد این دنیا خودش را تشدید می‌کند. آدم تنها، دردش را به شکل عصبانیت نشان می‌دهد و بیشتر سایرین را می‌راند. یا به شکل شرم نشان می‌دهد و نرم‌نرمک اعتماد بنفس را از دست می‌دهد و میٰ‌رود توی خودش. آقای مورتی می‌گوید که تکامل ما آدمها را تربیت کرده که در تنهایی احساس تهدید کنیم. انگار که شیری نشسته در کمین. آدم تهدیدشده هم که بیشتر از هرچیزی مواظب شخص خودش است و باز تنهاتر می‌شود.

پنجم. آقای مورتی می‌گوید که خودش سالهای مدرسه تنها بوده ولی به کس دیگری نمی‌گفته. می‌ترسه که فکر کنند عیب و ایرادی دارد و قادر به دوست‌یابی نیست. می‌گوید که چاره شکستن چرخه معیوب، اول ارتباط با خود است و بعد اهرم کردنش برای ارتباط با دیگران. از دخترخانم دانشجویی مثال می‌زند که اول روی زنبورداری تمرکز کرد و بعد یوگا، و کم‌کم درد تنهایی را با شبکه‌هایی که از طریق این دو فعالیت درست شدند حل کرد. می‌گوید که تمرکز روی دیگران وخدمت به دیگران رسیدن راه دیگر شکستن این درد است. خدمت به دیگران هم لازمه‌اش زندگی در ده‌کوره‌های مالاوی نیست، صرفا پرسیدن حال رفیق است و هوایش را داشتن. می‌گوید که روزهای کرونا، روزهایی هستند که بیشتر باید قدر رفیق را بدانیم. می‌گوید که «فاصله‌گذاری اجتماعی» غلط است. آنچه باید رعایت شود فاصله فیزیکی است. آنچه سر روابط اجتماعیمان می‌آید دست خودمان است. آقای مورتی امروز ما را برد توی فکر. این خلاصه‌اش باشد برای شما.  

مرجع: خلاصه پادکست «مغز مخفی» آقای شانکر ویدانتام. اصل پادکست اینجاست: https://www.npr.org/2020/04/20/838757183/a-social-prescription-why-human-connection-is-crucial-to-our-health

@Farnoudian
@FarnoudianAdmin .. تماس
18.0K views20:40
باز کردن / نظر دهید
2020-04-22 23:24:38 آقای فرد کافمن به «انسان در جستجوی معنا»  برمی‌گردد و حرفهای آقای ویکتور فرانکل نازنین را با یک چرخش کوچولو می‌‌گذارد جلوی خواننده. آقای فرانکل «معنا» را در توانایی پاسخگویی به شرایط می‌بیند و آقای کافمن مسوولیت‌پذیری را‌. آقای کافمن می‌نویسد که #خودآگاهی با مسوولیت‌پذیری بی‌شرط و شروط شروع می‌شود، با تقصیر را گردن دیگران نینداختن، با مدام دنبال مقصر نگشتن. با فهم اینکه آدمیزاد در برابر هر چیزی در این جهان قدرت پاسخگویی و واکنش دارد، و این قدرت است که به مسوولیت‌پذیری می‌انجامد. مثال می‌زند که من، یا شما، یا اکثر آدمهای دنیا، به تنهایی مسوول گرسنگی و سوتغذیه در سودان و سومالی نیستیم، ولی این قدرت را داریم که در برابر این مسأله واکنش نشان دهیم. این انتخاب را داریم که برای قحطی‌زدگان پول بفرستیم، یا موسسه مردم‌نهادی تأسیس کنیم برای کمک، یا شخصا برویم آنجا و بیل و کلنگ بزنیم، یا برایشان مقاله و مطلب بنویسیم، یا اصلا هیچ‌کاری نکنیم. به این نتیجه برسیم که مسایل مهمتر در دنیا هست و باید وقت و انرژی و پول ما صرف آنها شود. حالا مسأله مهمتر از نظر ما شاید سیل‌زدگان ایران باشند، یا صرفا خور و خواب و خشم و شهوت. آن قسمتش با ماست، ولی از مسوولیتمان‌ کم نمی‌کند.

معنی حرفهای آقای کافمن را هفت سال پیش یک نازنینی یادم داد و توی مغزم خالکوبی کرد. هر بار که حرف از یک مشکل بیرونی زدم، جواب داد که خب حالا پاسخ تو در قبال مشکل چیست؟ بارها جواب دادم که من عامل ایجاد این مشکل نبوده‌ام و پاسخ شنیدم که مسوول پاسخ دادنت که هستی. چند سال پیش مشغول حل یک مشکلی بودم و فکر کردم این تغییر جهت شیارهای مغز را چقدر مدیونش هستم. تلفن را برداشتم و پیغام دادم که ممنونم فلانی از این مسوولیت‌پذیری که به ما آموختی. کتاب «تجارت خودآگاه» آقای فرد کافمن هم باشد یک گوشه‌ای که بفرستم برای مربی سابق و رفیق امروز‌. سر راه آدم تا هست از این آدمها باشد.

@Farnoudian
@FarnoudianAdmin .. تماس
14.2K views20:24
باز کردن / نظر دهید
2020-04-03 22:12:17 https://www.nytimes.com/2020/03/27/climate/climate-pollution-coronavirus-lungs.html?campaign_id=54&emc=edit_clim_20200401&instance_id=17252&nl=climate-fwd:®i_id=19536651&segment_id=23527&te=1&user_id=7c5ff1888d5c5005edcc0ed2622ce7a6  


روز بیست و هفت مارس نیویورک‌تایمز یه مقاله بسیار خوب درباره آلودگی هوا در داخل خونه داشت که فکر کردم نکات مهمش رو اینجا عنوان کنم. مقاله بر اساس صحبت با خانم دکتر مک‌کورمک از سخنگوهای انجمن ریه امریکاست که خودشون هم در حال درمان بیماران کرونا هستن. خط کلی مقاله اینه که در دوره و زمونه کرونا، مهمترین مساله داشتن ریه‌های قویه و باید حتی‌الامکان از آلودگی هوا که باعث تحریک ریه بشه خودداری کرد. آلودگی هوای بیرون خونه دست خود آدم نیست ولی در داخل خونه یه سری نکات رو می‌شه رعایت کرد. مهمترینش استفاده از هود آشپزخونه موقع آشپزیه. هم اکسید نیتروژن تولیدی از اجاق گازی باعث تحریک ریه می‌شه و هم غذای سرخ‌کردنی. اگر هوای بیرون آلوده نیست و با توجه به قرنطینه روز پاکی رو دارید، باز کردن پنجره‌ها رو هم توصیه کرده. دوم، اگر سیگار می‌کشید سعی کنید که کم کنید یا ترک کنید. اگر قادر به ترک نیستید، مواظب باشید که دیگران تحت هیچ شرایطی دود رو استنشاق نکنن. سوم، یه سری مواد حساسیت‌زا هستند که باعث تشدید آسم می‌شن و یکی از مهمترینهاشون کپک توی منزله و توصیه کرده که اگر بوی رطوبت از جایی میاد، حتما بررسی کنید. به علاوه یکی از نکاتی که من نمی‌دونستم اینه که سوسک و موش هر دو باعث آسم می‌شن و توصیه کرده که تا حد امکان راه ورود سوسک به خونه رو ببندید. اگر هم برای آسم دوا مصرف می‌کنید، مطمئن باشید که مصرفش عقب نمی‌افته. آخر مقاله هم از قول خانم دکتر مک‌کورمک می‌گه که از این فرصت باید استفاده کرد تا یک سری عادات رو عوض کنیم و سلامتتر زندگی کنیم. دم ایشون گرم. مراقب خودتون باشید.  

@Farnoudian
@FarnoudianAdmin .. تماس
16.2K viewsedited  19:12
باز کردن / نظر دهید
2020-03-21 21:28:32 کرونا، کوبیدن امروز و رقص فردا

توضیح مترجمین: در بیستم اسفند ماه سالی که پشت سر گذاشتیم و در شرایطی که ویروس کرونا کشورهای جهان را یکی پس از دیگری درمی‌نوردید و آمارهای رشد مبتلایان و کشته‌ها به طرز باورنکردنی در برخی کشورها افزایش و در برخی دیگر روندی کاهشی می‌یافت، مقاله نخست این نویسنده انتشار یافت که در آن به عامل حیاتی «زمان» اشاره کرد «تنها یک روز زودتر اقدام به قرنطینه، حبس مردم در خانه‌ها و تعطیلی کسب‌و‌کارها، باعث کاهش 40 درصدی نرخ ابتلا و حتی کاهشی بیشتر در میزان مرگ و میر خواهد شد.» همزمان با شروع سال جدید در ایران، مقاله دوم نویسنده منتشر شد که دوباره بر عامل بسیار مهم زمان در مهار بحران کرونا تاکید داشت. تصویر دهشتناکی که نویسنده با استناد به مجموعه‌هایی از داده‌ و اطلاعات گوناگون در این مقاله جدید ارائه داد، مترجمان را برآن داشت که بخش زیادی از دو روز ابتدای سال نو را به ترجمه آن اختصاص دهند. مترجمان امیدوارند اشاعه و درک یافته‌ها و استنباط‌های این مقاله به مراجع تصمیم‌گیر در سطح کلان کشور کمک کند تا مناسب‌ترین رویکرد را با اتکا به تحلیل مناسب هزینه-فایده‌های اجتماعی و اقتصادیِ جان انسان‌ها و فعالیت‌های اقتصادی انتخاب کنند. شیوع کرونا به جنگ جهانی سوم شباهت پیدا کرده است، جنگی که تمام اجزای زندگی انسان‌ها را تحت تاثیر قرار داده است. به‌نظر می‌رسد تنها آن کشورهایی در این جنگ قرن بیست و یکمی کمترین آسیب را خواهند دید که رهبران‌شان خودخواهی‌ها و خودفریبی‌ها را کنار بگذارند، با ذهنی باز و دریافت داده‌هایی واقعی‌تر از واقعیات جامعه، سناریوها و رویکردهای مختلف کارشناسی را تحلیل کنند و مسیری که بیشترین منفعت بلندمدت اجتماعی را برای مردم کشورشان دربردارد برگزینند.

این مقاله در ادامۀ نوشته «ویروس کرونا، چرا باید همین الان اقدام کنید» نوشته شده است. مقاله‌ای که بیش از ۴۰ میلیون بازدید داشت، به بیشتر از 30 زبان [ازجمله به زبان فارسی و زبان دری] ترجمه شد و فوریت و اضطراری بودن شرایط بحرانی اخیر را شرح می‌دهد.

خلاصه مقاله: تمهیدات سفت‌وسخت برای مهار کرونا فقط کافیست چند هفته تداوم داشته باشد، تا پس از آن شاهد اوج گرفتن خیلی زیاد شیوع این بیماری نباشیم. همۀ این اقدامات درحالی‌که جان میلیون‌ها انسان را نجات می‌دهد، با هزینه‌های قابل توجیه برای جامعه انجام‌شدنی است،. اگر این تمهیدات را اجرا نکنیم ده‌ها میلیون نفر مبتلا خواهند شد، تعداد بسیاری خواهند مرد، ازجمله همه آنهایی که به مراقبت شدید نیاز دارند، چون نظام مراقبت سلامت ازهم‌می‌پاشد.

در یک هفته گذشته کشور‌های مختلف جهان از اعلام وضعیت «کرونا مشکل حادی نیست»، به سمت وضعیت اضطراری حرکت کردند. اما با این حال تعدادی از کشور‌ها هنوز اقدام زیادی در این رابطه انجام نداده‌اند. چرا؟ تمام کشورها پرسش یکسانی می‌پرسند: چگونه باید واکنش نشان دهیم؟ پاسخ این پرسش برای آنها بدیهی نیست. برخی کشو‌رها مثل فرانسه، اسپانیا و فیلیپین دستور محبوس کردن شدیدی صادر کردند. بقیه مثل امریکا، انگلیس، سوئیس یا هلند اقدام به اجرای برنامه‌های عملیاتی برای ایجاد فاصله‌های اجتماعی نمودند. سرفصل موضوعات پوشش داده شده در اینجا (همراه با تعداد زیادی نمودار، داده و مدل شبیه‌سازی شده) بدین شرح است: ۱- وضعیت فعلی چگونه است؟ 2- گزینه‌های در اختیار چیست؟ ۳- اگر اکنون تنها یک عامل اهمیت داشته باشد آن عامل چیست؟ عامل زمان ۴- راهبرد موفق برای مقابله با ویروس کرونا چگونه به نظر می‌رسد؟ ۵- اثرات اجتماعی و اقتصادی این مساله چه خواهد بود؟

با خواندن این مقاله درخواهید یافت: نظام مراقبت سلامت ما در حال فروپاشیدن است. کشورها فعلا دو گزینه پیش‌رو دارند یا الان با جدیت و سختی با کرونا مبارزه کنند یا در آینده گرفتار بیماری همه‌‌گیر وسیعی بشوند. با انتخاب گزینه دوم صدها هزار نفر یا حتی میلیون‌ها نفر در این کشورها کشته خواهند شد و تازه چنین اتفاقی جلوی از بین رفتن شیوع موج‌های بعدی بیماری را نیز نخواهد گرفت. اگر ما الان مبارزه سخت خود با کرونا را شروع کنیم می‌توانیم: مرگ‌ومیر انسانی را محدود کنیم؛ نظام درمان عمومی را محکم و استوار نگه داریم؛ آمادگی بیشتری برای آینده داشته باشیم و در این فاصله چیزهای زیادی بیاموزیم.

مردم جهان تا به حال هیچ‌گاه با این سرعت در مورد مسئله‌ای مطلب نیاموخته‌اند و واقعیت این است که ما به سرعت بیشتر در یادگیری نیاز داریم، چرا که چیزهای خیلی اندکی درباره ویروس کرونا می‌دانیم. تمام این اقدامات باعث می‌شود ما یک عامل حیاتی در اختیار داشته باشیم: زمان اضافی برای مبارزه بهتر با بیماری.

با سپاس از «حسین بخشایی: در همکاری ترجمه
https://bit.ly/3dpltgX
3.0K views18:28
باز کردن / نظر دهید