رک بگویم! از همه رنجیده ام! از غریب و آشنا ترسیده ام با مرام و معرفت بیگانه اند من به هر سازی که شد رقصیده ام در زمستانِِ سکوتم بارها با نگاه سردتان لرزیده ام سالها از بس که خوش بین بوده ام هر کلاغی را کبوتر دیده ام وزن احساس شما را بارها با ترازوی خودم سنجیده ام من شما را بارها و بارها لا به لای هر دعا بخشیده ام (فریدون مشیری) @farsi_fa 273 views04:51