کمترین تحریری از یک آرزو این است آدمی را آب و نانی باید و آنگا | اشعار زیبا و شعرهای عاشقانه
کمترین تحریری از یک آرزو این است آدمی را آب و نانی باید و آنگاه آوازی در قناریها نگه کن، در قفس، تا نیک دریابی کزچه در آن تنگناشان باز شادیهای شیرین است.
کمترین تصویری از یک زندگانی: آب، نان، آواز، ور فزونتر خواهی از آن، گاهگه، پرواز ور فزونتر خواهی از آن شادیِ آغاز (ور فزونتر، باز هم خواهی...بگویم، باز؟)
آنچنان بر ما به نان و آب، اینجا تنگسالی شد که کسی در فکرِ آوازی نخواهد بود وقتی آوازی نباشد، شوقِ پروازی نخواهد بود.