بيا علي جان؛ بيا که اينجا برایت بهتر است! در ساعات پاياني ح | رَأْيَ الْعَيْن | محسن فریادرس
بيا علي جان؛ بيا که اينجا برایت بهتر است!
در ساعات پاياني حيات اميرالمؤمنين، حبيب بن عمرو به محضر مبارک ايشان شرفياب شدند. در آنجا نيز امکلثوم حضور داشتند. هر دوي آنها شروع به گريه کردند.
در بحار الأنوار، جلد ۴۲، صفحة ۲۰۱-۲۰۲ چنين آمده که اميرالمؤمنين به امکلثوم فرمودند:
دخترم چرا گريه میكنى؟ گفت جدائى شما را در نظر آوردم و گريستم. فرمود دخترم گريه نكن؛ به خدا اگر تو هم آنچه را که پدرت ميبيند، ميديدى، گریه نمیکردی.
حبيب گويد به او عرض كردم چه ميبينى يا امير المؤمنين؟ فرمود اى حبيب میبینم كه همه فرشتگان آسمان و پيغمبران براى ملاقاتم پشت سر هم ايستادهاند. اين هم برادرم محمد رسول خدا (ص) است كه نزد من نشسته است و ميفرمايد:
بيا كه آنچه در پيش رو دارى، برایت بهتر است از آنچه که در آن گرفتار شدهای.