Get Mystery Box with random crypto!

‍ یادی کنیم از مسافرانی با دست‌های خالی آن عاشقان شرزه که ب | فرزندان ۵۷

‍ یادی کنیم از مسافرانی با دست‌های خالی

آن عاشقان شرزه که با شب نزیستند
رفتند و شهر خفته ندانست کیستند
فریادشان تموج شط حیات بود
چون آذرخش در سخن خویش زیستند
مرغان پر گشوده ی طوفان که روز مرگ
دریا و موج و صخره بر ایشان گریستند
می گفتی ای عزیز ! سترون شده ست خاک
اینک ببین برابر چشم تو چیستند
هر صبح و شب به غارت طوفان روند و باز
باز آخرین شقایق این باغ نیستند

شفیعی کدکنی

@farzandane57