2021-06-28 18:44:24
سیستم مدیریت منابع انسانی در شرکت نفت و وزارت نفت
شرکت ملی نفت ایران و وزارت فعلی نفت سال هاست بار عظیمی از بودجه و درآمد کشور را بر عهده دارد. با توجه به اهمیت محوری این وزارت خانه، بسیاری از سیستم های مدیریت منابع انسانی و جبران خدمت روز دنیا در دهه ۱۳۵۰ (از جمله متد هی گروپ) در هنگام پایه گذاری و توسعه ی آن به کار گرفته شد.
با این وصف به خاطر برخی اولویت ها و موضوعات داخلی توجه کافی و شایسته ای برای روزآمد کردن این روش ها در گذر زمان نشده است.
شاید توجه به بوروکراسی و اثرات آن بر کاهش چابکی سازمان با توجه به گستردگی عملیات، یکی از ریشه های اصلی این کمبود باشد. با این وصف توصیه می شود که فارغ از این خطوط قرمزی که توسط بخش نامه های متعدد در طول زمان نسبتاً طولانی برای رفع مسائل روزمره تهیه شده اند، مسائل اساسی و زیربنایی آن مورد توجه قرار گیرند.
در خصوص به کارگیری روش هی گروپ در این صنعت چند نکته قابل توجه است:
- تغییرات زیادی از زمان استقرار سیستم های به روز در وزارت نفت در محیط کسب و کاری و نیز شرایط رقابتی اتفاق افتاده که استفاده از برخی رویه های قدیمی را ناکارآمد کرده است. تنها دو نمونه از این تغییرات، یکی بحران انرژی در اواسط دهه ۷۰ میلادی و دیگری مسائل اخیر بین المللی پیش آمده برای کشور هستند. شایان ذکر است که در این نوشته ی کوتاه از مسائل مختلف کسب و کاری نظیر منابع جدید انرژی و گرایشات مصرف و مسائل محیط زیستی گذر می شود.
- تغییرات زیادی در رویکردهای منابع انسانی و از جمله مدل هی گروپ از آن زمان روی داده که بسیاری از بخش ها و شرکت های وابسته به این صنعت در کشور بر خلاف رقبای بین المللی خود، با آن همراه نشده اند. بدین ترتیب باید از شیفتگی نسبت به روش های موجود که زمانی جزو الگوهای موفق دنیا بودند دست برداشت و اصلاحاتی اساسی در این زمینه ایجاد نمود. نمونه ای از شرکت های رقیب در سطح خاورمیانه و نیز دنیا که از این مدل به صورت به روز استفاده می کنند، در تصویر زیر آمده است:
شل و بی پی و اکسون موبیل در سطح بینالمللی و قطر پترولیوم و سابیک در اطراف ما برخی شرکت هایی هستند که از مدل هی گروپ در آنالیز و ارزیابی شغل و جبران خدمت وپرداخت به کارکنان و سایر سیستم های منابع انسانی استفاده نموده اند.
- ساختار حاکمیتی وزارت نفت نیز با توجه به گستردگی عملیات و تنوع فعالیت ها با ساختار قدیمی جاری، کارآمدی لازم را ندارد و همین موضوع باعث می شود خط مشی گذاری ها در بسیاری از مواقع در یک وضعیت الاکلنگی قرار گیرند. بدین ترتیب که امکان و توانایی برقراری توازن بین «الزامات خاص منطقه فعالیت» که برای هر صنعت و کسب و کاری ضروری است و از سوی دیگر «تمایل برای به¬کارگیری ابزارهای کنترل مرکزی و دستورالعمل های یکسان برای شرایط مختلف» را نیافته است.
- مناسبات و شیوه ی تعامل و ارتباط بین کارکنان و نمایندگان شان با شرکت های کارفرما و تلقی نسبت به مسائل مربوط به روابط کار در شرکت های صنعت و همچنین نحوه به کارگیری پیمانکاران نیازمند بازنگری است.
این یادداشت در وب سایت رایان راهبرد منتشر شده است:
www.isurvey.ir
لینک کانال: @FastNevis
148 viewsMorad Ahmadipour, 15:44