تیم ملی چه کسی؟ (روزنامه دنیای اقتصاد، ۸ آذر ۱۴۰۱) محمد فاضلی | دغدغه ایران
تیم ملی چه کسی؟ (روزنامه دنیای اقتصاد، ۸ آذر ۱۴۰۱)
محمد فاضلی
هر کس سابقه حمایت مردم از تیمملی فوتبال در بازی ایران و استرالیا، ایران و آمریکا یا حتی همین چهارسال پیش، در جامجهانی روسیه را به خاطر داشته و شادی آنها در قبال پیروزیهای تیم ملی فوتبال ایران را دیده و شاهد این روزهایی باشد که برخی آرزو میکنند تیم ببازد، برای گلهای تیم رقیب شادی میکنند و پرچمش را بالا میبرند، جا دارد از خود بپرسد، چه شده است و این پدیده نتیجه چیست. جامعه ایران در کنار همه شکافها و زخمهایش، شکاف و زخم ناشی از تقسیمشدن به دو بخش بر محور تیمملی فوتبال را نیز این روزها شاهد است. این پدیده نیز مانند دیگر پدیدههای اجتماعی چندعلتی است؛ اما من بیش از هر چیز، آن را به بسط افراطی و خارج از قاعده سیاست به همهچیز و هر عرصهای نسبت میدهم.
سیاست در ایران سالهاست که به همه عرصههای زندگی وارد شده و معیارهایش را بر هر عرصهای، از زندگی شخصی گرفته تا دین، اقتصاد، مدرسه، دانشگاه، رسانه و ورزش، بسط داده است. سیاست در همه این عرصهها قاعدهگذاری میکند، آدمهای مدنظر خود را بهکار میگمارد، محتوای ارتباطات و کنشهای کنشگران را تعیین کرده و متناسب با خواست و مطلوب خودش میکوشد به روند امور شکل دهد. سیاست بیمحابا در مسیر محدود کردن همه عرصههای نهادی پیش رفته است. همه عرصههای زندگی جمعی، خودتنظیمگری و توانایی تعیین اهداف، برگزیدن رویهها، انتخاب کنشگران و حیات مستقل از سیاست را از دست دادهاند. بسط عمیق و فراگیر سیاست به همه عرصههای زندگی اجتماعی به این معناست که عرصههای بینابینی، جایی میان زندگی فردی و خانوادگی و عرصه رسمی سیاست که استقلال نسبی داشته باشند و بتوان در آنها فارغ از رنگ و بوی سیاسی، زندگی را تجربه کرد، باقی نمانده است.
مردم حضور فراگیر و عمیق سیاست را احساس میکنند و تنها در بخشهایی محدود و لحظاتی اندک از زندگی شخصی و در فضای خانه، سیاست دست از سر شهروندان برمیدارد. اعتراضات و اتفاقات ماههای اخیر، این لحظات را هم محدودتر کرده و تقریبا عرصهای از زندگی باقی نمانده است که از تیررس سیاست در امان باشد. جامعه ایرانی تکاپویی برای بازپسگرفتن زندگی از سیطره سیاست را سالها پیش آغاز کرده بود؛ اما این تلاش در دوماه اخیر رنگ اعتراضی به خود گرفته است. شعار «زن، زندگی، آزادی»، انکار پوشش و حجاب اجباری، مواجهه میان دانشجویان و نمایندگان قدرت سیاسی در دانشگاهها و هر صورت دیگری از اعتراض را که در این دوماه شاهد بودهایم، میتوان تلاش برای گریز از زیر بار سیاست همهجاگیر و عمیقا نفوذ کرده در ساختار اجتماعی و نهادی تلقی کرد.