تابستان از راه رسیده است.... رفیق اصلا فکر خوبی نیست که بنشینی | شعر عاشقی
تابستان از راه رسیده است.... رفیق اصلا فکر خوبی نیست که بنشینی گوشه ای و به روزهای گذشته و تابستان پارسال و آدم یا آدم هایی که دیگر با تو نیستند فکر کنی. یا بگویی اگر فلانی بود یا فلانی میماند این تابستان خیلی خوش میگذشت. تو دوستانی داری که پایه ی دیوانه بازی هایت هستند... پایه ی شبگردی ها و سینما رفتن هایت.پایه ی پیاده روی کردن های بی هدف ! تو خودت را داری و میتوانی بی وقفه لذت ببری از زندگی. خوشحال بودنت را وابسته نکن به افرادی که نیستند. از بودن با آدم هایی که هستند و تو را دوست دارند لذت ببر. تابستان ،فصل شل و ول بودن است! وا بده از غم و غصه هایت... خورشید آنقدر رقصیده که داغ کرده! تو چرا نشسته ای؟! شاید این تابستان، فصل بازگشت به روزهای خوبت باشد.