Get Mystery Box with random crypto!

جلو خودم را نگاه کردم در جمعیت تو را دیدم میان گندم‌ها تو را د | بوی باران

جلو خودم را نگاه کردم
در جمعیت تو را دیدم
میان گندم‌ها تو را دیدم
زیر درختی تو را دیدم...

در انتهای همه‌ی سفرهایم
در عمق همه‌ی عذاب‌هایم
در خمِ همه‌ی خنده‌ها
سر بر کرده از آب و از آتش،

تابستان و زمستان تو را دیدم
در خانه‌ام تو را دیدم
در آغوش خود تو را دیدم
در رؤیاهای خود تو را دیدم

«دیگر ترکت نخواهم کرد...»


#پل_الوار

@Fereshteh_rezayi