2021-09-14 14:33:14
#لیتل_بوی_کوچولویی_که_از_کبود_شدن_بدنش_میترسه_و_به_ددیش_میگه_یه_جوری_ببوس_کبود_نشم _ ددی... حواست باشه #بدنمو_کبود نکنی... بفهمه با تو بودم کتکم میزنه.
لیسی به گردنم زد و لاله گوشم و گاز ریزی گرفت.
_دورت بگردم... قرار نیست برگردی اونجا.
#آلتمو_از_روی_شروت چنگی زد و سیلی محکمی روی #باسنم زد.
_دیگه نمیذارم برگردی پیش اون روانی...
یعنی واقعا ددی دیگه نمیذاشت برگردم تو اون خونه؟
یعنی واقعا اون #تجاوز_ها تموم میشدن؟
حسابی #حشری شده بودم و به سختی گفتم:
_راست میگی؟
#نوک_صورتی_سینه هامو توی دهنش برد و با زبون به بازی گرفتنشون.
_آرهه
آروم دستشو پشت سرم برد و از بین #شیار_باسنم...
لیتل کوچولویی که از دست #برده_فروش فرار میکنه و یه #ددی خوش تیپ و #جذاااب پیداش میکنه و نجاتش میده https://t.me/joinchat/7SDVBucrlbQ4Mzg0
48 viewsballon , 11:33