ای درد! اگر تو نماینده ی خدایی که برای آزمایش من قدم بر زمین گ | Eshragh
ای درد! اگر تو نماینده ی خدایی که برای آزمایش من قدم بر زمین گذاشته ای، تو را می پرستم؛ تو را در آغوش می کشم و هیچگاه شِکوه نمی کنم. بگذار بَند بَندم از هم بگسلد، هستی ام در آتش بسوزد و خاکسترم به باد سپرده شود؛ باز هم صبر می کنم.
در دنیا به چیزهای کوچکی خوشحال میشوم که ارزشی ندارند و از چیزهایی رنج می برم که بی اساسند؛ این خوشحالی ها و ناراحتی ها دلیل کم ظرفیتی من است. هنوز گرفتار زندان غم و اندوهم. هنوز اسیر خوشی و لذتم. کمندِ درازِ آمال و آرزو، بال و پَرم را بسته، اسیر و گرفتار کرده و با آزادی، آری آزادی واقعی خیلی فاصله دارم