مسعود ملکیاری در چهارمین شمارهی مجلهی #ویکی_فانتزی در مقالهای تحت عنوان «گفتگو با اساطیر؛ بن مایههای داستانی در اسطورههای ایرانی؛بخش سوم:کاریزما و فره ایزدی» نوشت:
«فروید» از آنجا که اساطیر را عرصهی تجلی رؤیاهای جمعی میداند و معتقد است که تنها ناخودآگاه روان نژند (neurotic) به تخلیهی عقدههای سرکوفته نیاز دارد، انسان سالم را بینیاز از اسطوره میداند. ویژگی سلامت در این گزاره، بیشک ارتباطی با جوامع سنتی یا در حال گذار پیدا نمیکند زیرا اجتماعی که قرنها به دلایل سیاسی و ترس از سرکوب، برای ابراز امیال طبیعی خود نیاز مبرمی به نشانهها و استعارات داشته را نمیتوان لااقل به لحاظ روانی سالم توصیف کرد. این نکته از آن جهت حائز اهمیت است که ما را با همدلی بیشتری به سمت کشف نقش اساطیر در حیات اجتماعی چنین جوامعی رهنمون میشود. صفت «سلامت» در گزاره فروید، خود تأیید دیگری بر لزوم بررسی این نقش است.