@FictionRealm
مقالهی
«فرانکن وینی؛ ماجرای زندهکردن بهترین دوست» به قلم
«تینا چهاردولی» اقتباسی از داستان فرانکشتاین، در مجلهی اینترنتی #دیستوپین به معرفی این انیمیشن میپردازد.
تابهحال کسی را از دست دادهاید؟ کسی که دلتان بخواهد برش گردانید؟ تابهحال حیوان خانگیتان را از دست دادهاید؟ انگار فرزندتان را از دست داده باشید؛ حسش مثل همان است.
داستان
انیمیشن «فرانکنوینی» همین است. فکر کنید پسرکی هست به اسم ویکتور فرانکنشتاین، پسر باهوشی که خیلی کارها ازش برمیآید. حتی میشود گفت نابغه است. ویکتور سگ بامزهاش، تنها دوست واقعیاش، اسپارکی را از دست میدهد. میگذاردش توی قبری زیر خاک و غمگین برمیگردد.
اما غم ویکتور زیاد طول نمیکشد و با یک جرقه از سمت معلمِ عجیبوغریبش دست به زندهکردن سگ مردهاش میزند و البته که موفق هم میشود. اما داشتن یک سگ زنده خودش دردسر دارد و نگهداری از یک سگ مرده دردسرسازتر است. و اسپارکی اصلاً و ابداً سگ آرامی نیست. کاری میکند تمام همکلاسیهای ویکتور که هیچ، تمام آدمهای شهر به جان همدیگر بیفتند. اما داستان انیمیشن فرانکنوینی از کجا آمده؟
ادامهی مطلب:
کلیک کنید