Get Mystery Box with random crypto!

در سراسر فلات ایران هیچ نشانه‌ای از سازندگی اعراب زیر پرچم اسل | پرواز فکر و اندیشه

در سراسر فلات ایران هیچ نشانه‌ای از سازندگی اعراب زیر پرچم اسلام دیده نمی‌شود. ما هنوز آثار تمدن‌های عیلامی، آشوری، کلدانی و البته آریایی را در سراسر این فلات می‌بینیم. اما اعراب حتی یک پل، یک دژ، یک کاروانسرا، یک جاده، یک درمانگاه یا مدرسه در این سرزمین پهناور نساختند. در نتیجه، خلاصه کردن تاریخ ایران در تاریخ محدود یک قبیله شبه‌جزیره نهایت بی‌انصافی به شمار می‌رود.

خمینی و وارثان او زندگی یک ملت را در حد یک ایدئولوژی تنزل داده‌اند و سپس، آن ایدئولوژی را تا سطح تبلیغات مبتذل پایین کشانده‌اند. به همین سبب است که رضا شاه، به‌عنوان نام‌نمای یک نسل ایران‌ساز و ایران‌دوست، به گفته عبدالله وزیری تاریخ‌نویس، امروز محبوب‌تر از زمانی است که سلطنت می‌کرد.

اگر فرانسوی‌ها در متن یک دموکراسی ریشه‌دار و قدیمی، دوگل را عاملی مثبت برای تفاهم ملی می‌بینند، چرا ما نباید رضا شاه بزرگ را در همان نقش برای ایران بنگریم. شناخت این عامل تفاهم ملی، در زمانی که ما به همدلی و همراهی برای خروج از بن‌بست جمهوری اسلامی نیازمندیم، الزاما به معنای پذیرفتن مشروطه سلطنتی یا حتی ‌‌مشروطه نیست. آنچه اهمیت دارد محتوای برنامه‌ای است که مخالفان نظام فقاهتی عرضه می‌کنند نه فرم آن.

البته از دید نگارنده، بهترین فرم و محتوا را در مشروطه سلطنتی می‌یابیم‌ــ نظامی شناخته‌شده با سابقه‌ای قابل بررسی و انتقاد. اما فراموش نکنیم که هیچ‌یک از معدود شاهانی که در تاریخ ایران لقب «کبیر» یا «بزرگ» گرفته‌اند خود را برتر از ایران نمی‌دانستند. در فرهنگ ایرانی، شهریار، همان‌طور که از نامش برمی‌آید، در خدمت شهر و مردم ایران‌شهر است.

این ابیات یادآور این واقعیت است:

چو آب آمد تیمم نیست در کار

چو روز آمد چراغ از پیش بردار

به شهری چون درآید شهریاری

نماند شحنه را در شهر کاری

چو پیدا شد ز پشت پرده دلدار

یقین دلاله شد معزول از کار

چو سلطان خود کند حالی رسولی

رسولی دیگری باشد فضولی

«رضا شاه، روحت شاد» یعنی بازگشت به هویت ایران برای تحکیم آن در راه بازسازی کشور در متنی از آزادی و قانونمندی.

@AmirTaheri4