لباس #س.سی کوتاهم رو تنم کردم و موهامو پریشون دورم ریختم باید | نایاب و ممنوعه
لباس #س.سی کوتاهم رو تنم کردم و موهامو پریشون دورم ریختم باید امشب هر طوری شده تحریکش میکردم وگرنه چطوری میخواستم بدهی های بابا و خرج تحصیلم رو بدم. از حمام خارج شدم که با دیدنش که روی تخت دراز کشیده بود و ساعدش روی چشماش بود خشکم زد که با صدای جدیش به خودم اومدم. _زود باش #کارتو شروع کن! مقابل چشمای یخیش پایین پاش نشستم و دستم به سمت شو....
برای خواندن ادامه این رمان و سایر رمان های #هات دیگر میتوانید مبلغ 30 هزارتومان حق اشتراک به صورت دائم را پرداخت نمایید.
3 رمان بسیار جذاب #کافه #مارموز #خاکستری پایان یافته و از امروز رمان بسیار جذاب #هم_نفس در کانال درج میشود. همراهان گرامی توجه نمایید کانال VIP بدون تبلیغات اضافی همراه با رمان های جنجالی و بسیار جذاب می باشد
برای عضویت در کانال به آیدی @nm_moshaver1 پیام بدهید.