ای همسفر که رازِ قدرتهای بیکرانِ تو بر من پوشیده است مرا به | | فروغ_ شاملو |
ای همسفر که رازِ قدرتهای بیکرانِ تو بر من پوشیده است مرا به شهرِ سپیدهدم به واحهی پاکی و راستی بازگردان مرا به دوران ناآگاهیِ خویش بازگردان تا علفها به جانب من برویند تا من بهسانِ کندو با نیش ِ شیرینِ هزاران زنبورِ خُرد از عسلِ مقدس آکنده شوم