با اذانِ بیهنگامِ پدر به جهان آمدم در دستانِ ماماچهپلیدک که | | فروغ_ شاملو |
با اذانِ بیهنگامِ پدر به جهان آمدم در دستانِ ماماچهپلیدک که قضا را وضو ساخته بود. هوا را مصرف کردم اقیانوس را مصرف کردم سیاره را مصرف کردم خدا را مصرف کردم و لعنت شدن را، بر جای، چیزی به جای بِنَماندم.