2022-07-30 04:52:10
﷽ @Foursat_Agahi
«باران، بشارتِ وصل است.
حکایت رحمتی منتشر و فراگیر.
ببینید این آیه قرآن چه اندازه دل است:
«و اوست كسى كه باران را
پس از آنكه نوميد شدند
فرود میآورد
و رحمت خويش را میگسترد.»هنگامیکه نومیدی سایه تاریک خود را
بر ما گسترده است،
آسمان باریدن آغاز میکند.
گویی گشایشی بزرگ اتفاق میافتد
و رحمت خدا بیمرز میشود.
بیحساب و فراگیر.
عیسی، بارش بیدریغ باران را
که میدید چه درمییافت؟ میگفت:
شما هم مثل باران، بیدریغ باشید.
مثل باران، عشق بورزید:
«چه او خورشیدش را بر سر نیکان و بدان بر میآورد و باران را بر دادگران و ستمکاران فرو میبارد». خوشا چشمی که در حادثهی باران،
اشارتی به لطف بیدریغ میبیند.
گویی حقیقت پنهان عشق،
پرده را کنار زده
و چهرهی خود را آشکار ساخته است.
کدام چشم در این بارش زندگیبخش،
عشق را نظاره میکند؟
جانم فدای آن چشم باد.
حتی شنیدن این کلمات بایزید بسطامی
که از تجربهای پُرحرارت و رشکآور حکایت دارد کافی است تا دل از ما ببَرَد و ما را تا ابد شیفتهی زمزمههای عارفان کند:
«
به صحرا شدم. عشق باریده بود و زمین تر شده. چنانکه پایِ مرد به گِلزار فرو شود پایِ من به عشق فرو شد.»گزیده؛ صدیق قطبی؛ (مادر کیمیا)
@Foursat_Agahi
2.0K viewsedited 01:52