Get Mystery Box with random crypto!

بازار آزاد

لوگوی کانال تلگرام freemarketeconomy — بازار آزاد ب
لوگوی کانال تلگرام freemarketeconomy — بازار آزاد
آدرس کانال: @freemarketeconomy
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 2.64K
توضیحات از کانال

کپی تمام پستها با یا بدون ذکر منبع، بلامانع است. غرض نشر مفاهیم آزادیخواهانه و دفاع از مالکیت خصوصی و بازار آزادست.
این کانال، یک کتابخانهٔ تلگرامی و بانک اطلاعاتی برای آزادیخواهان، مدافعان بازار آزاد و علاقمندان به مکتب اتریشی است.

Ratings & Reviews

3.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

0


آخرین پیام ها 2

2022-08-17 08:34:39 تفاوت میان تمدن و وحشیگری این است که تمدن، واژه‌ها را با واژه‌ها پاسخ می‌گوید، نه با چاقو و اسلحه و آتش! این یک خط مرز روشن و بی‌چون و چراست.[...] امروزه فرهنگ ما تحت سلطه‌ی آنهایی‌ست که به تیره کردنِ این مرزِ روشن مشغولند."

ترجمه: م. مهدی مرادی

@freemarketeconomy

https://www.commonsense.news/p/we-ignored-salman-rushdies-warning
668 viewsReza, 05:34
باز کردن / نظر دهید
2022-07-20 19:35:08
تئوری اتریشی اقتصاد اساساً بر برگشت ناپذیری عملیات سرمایه گذاری استوار است. هنگامی که "سرمایه آزاد" به ساختمان و ماشین آلات تبدیل شد، هر گونه شکست رویدادها در انطباق با انتظارات، همه چیز را به هم خواهد زد.

لودویگ لاخمان

‌ @freemarketeconomy
426 viewsM REZA, edited  16:35
باز کردن / نظر دهید
2022-07-15 19:04:01
اقتصاد مترقی اقتصادی نیست که در آن هیچ سرمایه‌ای از دست نرود، بلکه اقتصادی است که بتواند سرمایه خود را از دست بدهد زیرا فرصت‌های تولیدی آشکار شده توسط این ضرر به شدت مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرند.

لودویگ لاخمان‌؛ سرمایه و ساختار آن‌

‌ @freemarketeconomy
684 viewsM REZA, 16:04
باز کردن / نظر دهید
2022-07-13 19:03:01
فاشیسم مرحله ای است که پس از اثبات توهم بودن کمونیسم به آن می رسیم.

فون هایک؛ راه بردگی‌

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@freemarketeconomy
867 viewsM REZA, 16:03
باز کردن / نظر دهید
2022-07-13 16:32:42 قضیه بازگشت میزس و حل مساله بغرنج دور اتریشی

در سال ۱۹۰۳ کارل هلفریش، متخصص اقتصاد پولی، بدرستی گفت که اتریشیهای بزرگ، منگر و بوم‌باورک و... با وجود تواناییشان در تحلیل بازار و ارزش کالا‌ها و خدمات (اقتصاد خرد)، نتوانسته بودند مشکل پول را حل کنند. دامنه نظریه مطلوبیت نهایی به ارزش پول گسترانده نشده بود و این حوزه‌ای بود که اتریشیها نیز همچون اقتصاد‌دانان کلاسیک انگلیسی آن را در یک صندوقچه «کلان» و کاملا جدا از مطلوبیت، ارزش و قیمتهای نسبی نگه داشته بودند. حتی بهترین تحلیلهای پولی همچون نگرشهای ریکاردو، مکتب پولی و ایروینگ فیشر در آمریکا بر پایه «سطح قیمتها»، «سرعت گردش» و دیگر مقادیر کلی که بهیچوجه بر تحلیلی خرد از کنشهای افراد استوار نبود، شکل گرفته بودند

گسترش تحلیل اتریشی به پول با مانع ظاهرا عبورناپذیر «مشکل دور اتریشی» روبرو شد: بروشنی میتوان مطلوبیت و از این رو تقاضا برای کالا‌هایی که مستقیما قابل مصرف هستند، تعیین کرد. مصرف‌کننده محصول را میبیند، بر‌انداز میکند و آن را در رده‌ای خاص در سنجه ارزشی‌اش مینشاند. این مطلوبیتهای مصرف‌کنندگان بر یکدیگر تاثیر میگذارند و تقاضای بازار را پدید می‌آورند. عرضه بازار به میانجی تقاضای انتظاری تعیین میشود و از بر‌هم‌کنش این دو، قیمت بازار پدیدار میشود. اما مطلوبیت پول و تقاضا برای آن، مشکلی خاص را به بار می‌آورد، پول نه بخاطر نفس خود آن، بلکه تنها برای خرید کالا‌های دیگر در حال یا آینده در بازار تقاضا میشود و افراد در تراز نقدی خود نگاهش میدارند. ویژگی متمایز‌کننده پول اینست که مصرف نمیشود، بلکه تنها بعنوان رسانه‌ای مبادله‌ای برای آسانتر کردن معاملات در بازار بکار میرود. افزون بر آن تنها به این خاطر در بازار تقاضا میشود که قدرت خرید یا ارزش یا قیمت از پیش موجودی در آن دارد. از این رو ارزش همه کالا‌ها و خدمات مصرفی و تقاضا برای آنها منطقا بر قیمت مقدم است و آن را تعیین میکند. اما ارزش پول، هرچند به میانجی تقاضا تعیین میشود، بر آن مقدم نیز هست. به واقع پیش‌انگاره تقاضا برای پول اینست که از قبل، ارزش و قیمت دارد. بنظر میرسد که اسب توضیح علی ارزش پول در گل یک دور گریز‌نا‌پذیر فرو میرود

میزس این مساله را در قضیه باز‌گشت، حل کرد. او از برداشت منطقی‌‌‌تاریخی منگر دراین باره که پول از مبادله پایاپای سر‌چشمه میگیرد، کمک گرفت و به لحاظ منطقی نشان داد که پول تنها به این شیوه میتواند پدید آید. به این شیوه گره از مشکل دور در توضیح مطلوبیت پول گشود. مساله دور بطور مشخص اینست که در هر زمان مشخص مانند روز n ارزش(قدرت خرید) پول بواسطه دو چیز تعیین میشود: عرضه و تقاضای پول در آن روز که دومی خود به قدرت خرید از پیش موجود در روز قبل بستگی دارد. میزس دقیقا با درک و فهم بعد زمانی مساله پا از این دور بیرون گذاشت، چه اینکه این دور در هر روز مشخص به میانجی این نکته شکسته میشود که تقاضا برای پول در آن روز به قدرت خرید روز پیش و از این رو به تقاضا برای پول در روز قبل بستگی دارد

اما آیا با وا‌بستگی قدرت خرید هر روز به تقاضا برای پول در همان روز که خود به میانجی قدرت خرید روز پیش تعیین میشود و این قدرت خرید نیز به نوبه خود به میانجی تقاضا در روز قبل مشخص میشود و ...، تنها پایمان را از این دور بیرون نگذاشته‌ایم تا آن را در گل باز‌گشتی بی‌پایان به عقب در زمان فرو‌بریم؟

اما درخشندگی راه‌حل میزس در اینست که باز‌گشت منطقی به عقب در زمان را بی‌پایان نمیداند: این بازگشت رو به عقب دقیقا در نقطه‌ای از زمان که پول در آن یک کالای سود‌مند غیر‌پولی در نظام تهاتری باشد، به پایان میرسد. بطور خلاصه فرض کنید که روز ۱ نخستین لحظه‌ایست که یک کالا بعنوان رسانه‌ای برای مبادله غیر‌مستقیم (بعنوان پول) بکار میرود، درحالیکه روز قبل از آن آخرین روزیست که این کالا (مثلا طلا) تنها بعنوان کالایی مستقیم در یک نظام تهاتری بکار میرفته. در این حالت، زنجیره علی ارزش پول در هر روز مانند روز n به گونه‌ای موضعی در زمان به روز ۱ و سپس به روز صفر باز‌میگردد. تقاضا برای طلا در روز ۱ به قدرت خرید طلا در روز صفر بستگی دارد اما سپس سیر بازگشت به عقب باز‌می‌ایستد، چون تقاضا برای طلا در روز صفر تنها ارزش مستقیم مصرفی آن را در‌بر‌میگیرد و از این رو مولفه‌ای تاریخی در خود ندارد یا به بیان دیگر شامل وجود قیمتهایی برای طلا در روز قبل نیست

استدلال میزس نشان داد که مولفه‌های تعیین‌کننده ارزش پول بر خلاف سایر کالا‌ها بعد تاریخی مهمی در خود دارند. قضیه باز‌گشت همچنین نشان میدهد که پول تنها میتواند به میانجی یک فرآیند بازار که از تهاتر سر بر‌میآورد، بنیاد گذاشته شود. آن را نمیتوان با قرار‌داد اجتماعی، تحمیل دولتی یا طرحهای تصنعی پیش‌نهاده‌شده از سوی اقتصاد‌دانان پی ریخت. به تعبیری تنها میتواند «به گونه‌ای ارگانیک» از بازار سر بر‌آورد
1.2K viewsRazzagh, edited  13:32
باز کردن / نظر دهید
2022-07-09 08:40:35 «اقتصاد در یک درس»
هنری هازلیت-1946

فصل هفدهم: تثبیت قیمتها توسط دولت

قیمتگذاری یک کالا زیر نرخ بازار دو پیامد دارد:

افزایش تقاضا برای آن کالا و

کاهش عرضه زیرا با کاهش حاشیه سود، انگیزه تولیدکنندگان کاهش می یابد و به سوی تولید کالاهای کمتر ضروری سوق می یابند.


پس اگر کار دیگری نکنیم سقف قیمتی موجب کمبود کالای مد نظر میشود که نتیجه دقیقا معکوس هدف اولیه است. لذا دولتمردان ابزار دیگری را نیز بکار میگیرند از جمله جیره بندی، کنترل قیمت تمام شده، یارانه و تثبیت همگانی قیمتها

جیره بندی: برای اینکه مصرف کننده ای بیش از سهم منصفانه اش ( ) مصرف نکند و بنگاهها کالا را احتکار نکنند کمیته برنامه ریزی دولتی قواعدی وضع میکند که چه کسانی در خرید آن کالا اولویت دارند و سهم هر کس چقدر است. بدین ترتیب دولت یک نظام پولی دوگانه را پذیرفته شامل پول رسمی و کوپن. دولت میکوشد با جیره بندی و تنظیم و تحدید تقاضا بخشی از کار مکانیسم قیمتها در بازار را انجام دهد [و این محروم شدن از سیگنال با ارزش قیمت همان اشتباهی است که سوسیالیستها در مورد عوامل تولید مرتکب شدند و نهایتا موجب فروپاشی شوروی شد]

کنترل هزینه تمام شده تولید: مثلا برای تثبیت قیمت نان، باید دستمزد نانوا، قیمت آرد، سود آسیابان، قیمت گندم و ... تثبیت شود و این یعنی گسترش همان اشتباه اول که موجب کمبود کالا شد و تسری آن به عوامل تولید که همان پیامدها را در پی دارد.

یارانه به تولید: اینجا یارانه گیران واقعی مصرف کنندگانند اما هر که قدرت خرید بیشتری دارد یارانه بیشتری دریافت میکند و مصرف اضافی تشویق میشود از آنجا که یارانه از جیب مالیات دهندگان تامین شده تعیین اینکه کدام گروه از مردم بعنوان مالیات دهندگانی که مصرف کننده هم هستند از جیب بقیه منتفع شده اند و کدامیک زیان دیده اند دشوارست بماند هزینه هایی که در این میان برای دیوانسالاران دولتی و وضع و اجرا و نظارت بر مقررات صرف شده


تثبیت عمومی قیمتها: از آنجا که با جیره بندی و کمبود، مردم به کالاهای جایگزین روی می آورند و فشار بر کالاهای سهمیه بندی نشده زیاد میشود دولت لاجرم علاوه بر گسترش کنترل قیمتها در جهت نزولی یا عمودی مجبور به گسترش افقی کنترل قیمتها خواهد شد این امر نهایتا به اقتصاد پادگانی و پر از محدودیت و مقررات منجر میشود دستمزدها باید پایین بمانند نیروی کار هم مثل مواد اولیه جیره بندی شود این دولت است که تکلیف میکند هر مصرف کننده دقیقا چقدر از هر کالا میتواند داشته باشد و هر تولید کننده ای، چه مقدار مواد خام یا نیروی کار میتواند داشته باشد همه اسیر دست دولتند آنگونه که همیلتون دو قرن پیش گفت: «اختیار بر رزق انسان در حکم اختیار بر اراده اوست»


نتیجه دیگر سقف قیمت، ایجاد بازار سیاه است که البته شدت برخی خطاهای عجیب و غریب دیوانسالاران دولتی را کم میکند اما جایگزینی بازار سیاه بجای بازار قانونی سبب خسارات بزرگ اقتصادی و اخلاقی است در دوره گذار، بنگاههای بزرگ و معتبر و پرسابقه مجبور به تحدید یا توقف تولید میشوند و جای آنها را بنگاههای نادرست و بی اعتبار با سرمایه و تجربه اندک و کارآیی بسیار پایینتر میگیرند اینان کالاهایی نامرغوب و تقلبی را با هزینه ای بسیار بالاتر عرضه میکنند دغل بازی و تقلب پاداش میگیرد بنگاههای جدید وجود یا رشد خود را مدیون قانون شکنی میدانند و یأس و نومیدی در تمامی کسب و کارها گسترده میشود.


در واقعیت صداقت قیمتگذاران دروغی بیش نیست و در زیر نقاب تصحیح «نابرابری‌ها» یا «بی‌عدالتی‌های اجتماعی»، قیمت‌گذاری تبعیض‌آلودی را آغاز می‌کنند که بیشترین نفع را برای گروه‌هایی که به لحاظ سیاسی قدرتمند هستند و کمترین سود را برای دیگران دارد. برای جذب آرای کشاورزان و کارگران مقامات دولتی سیاستهای پوپولیستی اتخاذ میکنند ادعا میکنند دستمزدها را بدون افزایش قیمتها و تنها با کاهش سود بنگاهها زیاد میکنند چون سود فعلی بنگاهها منصفانه ( ) نیست اما چیزی تحت عنوان نرخ سود یکپارچه و همگن وجود ندارد، چون سود هر شرکت با دیگری فرق می‌کند و نتیجه این سیاست، بیرون راندن کامل بنگاه‌های دارای کمترین سود از میدان کسب‌و‌کار و ممانعت از تولید برخی کالا‌های خاص یا توقف آن خواهد بود. این یعنی بیکاری، افت تولید و پایین‌تر آمدن استاندارد‌های زندگی.

 
عامل واقعی بالا رفتن قیمت‌ها، یا کمیابی کالا‌هاست یا مازاد پول. سقف‌های قیمتی قانونی نمی‌توانند هیچ یک از این دو را از میان بر‌دارند. در حقیقت چنانکه اندکی پیش‌تر دیدیم، سقف قیمت تنها بر شدت کمبود کالا‌ها می‌افزاید. اینکه با مازاد پول چه کنیم موضوع یکی از فصول بعدی خواهد بود.

@FreemarketEconomy
769 viewsRazzagh, 05:40
باز کردن / نظر دهید
2022-07-08 18:02:41
چرا #پول را مطالعه می‌کنیم؟

زمان آن فرارسیده است که توجه اساسی را به رگ حیاتی اقتصاد معطوف کنیم یعنی به «پول».
سیاسی شدن کامل پول و کنترل آن توسط «دولت»، یکی از مهمترین ابزارها در جامعه بشری، مستقیماً به ویرانی و بدبختی بشر منجر شده است.
اگر ما از «بازار آزاد» در جهات مختلف حمایت می‌کنیم، اگر می‌خواهیم تهاجم «دولت» به اشخاص و اموالشان را از بین ببریم، وظیفه‌ای جز کشف راه‌ها و ابزار‌ها برای ایجاد «بازار آزاد پول» نداریم.

#اپیزود_یک
#اقتصاد_برای_مبتدیان
#بنیاد_میزس
#Mises_Institute

ترجمه: کانال انجمن علمی اقتصاد

@anjoman_elmi_eqtesad
540 viewsRazzagh, 15:02
باز کردن / نظر دهید
2022-06-24 15:49:06
راهنمای نزول پله‌پله تا قعر جهنم!

حرام۱: با شلختگی مالی حکومت و بانک‌ها تورم ایجاد کن و با این تورم از مردم بدزد و به حکومتیان و رانت‌داران بده و مردم را فقیر کن.

حرام۲: با وضع قوانین مختلف برای مِلک و زمین مردم تعیین کاربری کن، انواع عوارض وضع کن، رانت برای این گروه و آن گروه (مثلا نظام مهندسی) ایجاد کن، با همین قوانین شهرداری‌ها را دچار فساد کن... تا هزینه‌ی ساخت بالا برود.

حرام۳: وقتی با قدم‌های قبلی، مسئله مسکن یک بحران شد، قول دروغ ساخت سالی یک‌میلیون خانه یا قول‌های مشابه بده. یا با تشدید تورم برای مردم خانه‌های بی‌کیفیت بساز و سرشان منت هم بگذار!

حرام۴: حال که نه می‌توانی خودت کاری کنی، و نه انگیزه و انرژی برای سرمایه‌گذاریِ مردم و بخش خصوصی در مسکن باقی گذاشته‌ای، برای مالکین در اموالشان تکلیف تعیین کن و به جای آنان در مورد اموالشان تصمیم بگیر! بین موجر و مستاجر جنگ بینداز، و خود را قهرمان و ناجی مردم، و مالکین را مقصر معرفی کن.

حرام۵: با کمک ملاها و اقتصاددانان قواد قدرت، اینها و اقدامات دیگر که آشکارا خلاف احکام فقهی و دینی است را اقتصاد اسلامی نام بگذار، و مردم را از دین بیزار کن!
@jenabegav
1.1K viewsRazzagh, 12:49
باز کردن / نظر دهید
2022-06-19 11:23:46 زمینه‌ی تاریخی مکتب اتریشی اقتصاد
لودویگ فون میزس

«حکومت‌ها، احزاب سیاسی، گروه‌های فشار و بوروکرات‌های سلسله‌مراتب آموزش‌وپروش فکر می‌کنند که می‌توانند با تحریم و خاموش کردن اقتصاددانان مستقل از پیامدهای گریزناپذیر اقدامات نامناسب جلوگیری کنند. ولی حقیقت پابرجاست و عمل می‌کند، حتّی اگر هیچ‌کس باقی نماند که آن را به زبان آورد.»

➣ @Notes_On_Liberty
1.1K viewsM REZA, 08:23
باز کردن / نظر دهید