به نام خدا در روز های اخیر يكي دو نفر سردفتر محترم شهره به دو | حاميان شفافیت و توسعه وکالت
به نام خدا
در روز های اخیر يكي دو نفر سردفتر محترم شهره به دوستداري انحصار در فضای مجازی خبر فوت دو نفر از سردفتران جوان اسناد رسمی را بر اثر سکته اعلام كرده و آنرا محملي براي صيد ماهي از آب گل آلود نموده اند.خداوند سردفتران درگذشته را رحمت و از تقصير باطل انديشان گذر کناد. همچنين رحمت خداوند نصيب تمام همكاران سالم و قانعي كه در طول ده ها سال گذشته با تشديد بي عدالتي و رانت خواهي زياده خواهان، ستم آزمندان را تحمل كرده و مظلومانه خود و خانواده شان ستم و محروميت ديدند و با خون جگر دل از دنيا بريدند! انحصاردوستان كماكان مي خواهند وانمود کنند آسيب ها و وفات هر عزيز سردفتر يا دفتريار، نتيجه حذف و نسخ قوانين كهنه و ظالمانه و تبعيض آميز شغلي تصويب شده در دوران ستم شاهي و ناشي از تدوين و اجرايي شدن قوانين مترقي عدالت ورزانه همچون قانون تسهیل صدور مجوزهای کسب و کار است؛ جل الخالق! هر روز هزاران نفر با ابتلای به انواع امراض از این دنیاي فاني به ديار باقي كوچ مي كنند و طبيعتا در ميان اين افراد صاحبان حرف و مشاغل گوناگون وجود دارند.معلوم نیست این دانش آموختگان دانشگاهي بر اساس چه استدلال و با كدام درك و منطق چنین میگویند و چگونه مي توانند وجدان خود را براي همه اين سوءاستفاده و گمراه گري ها در راه محقق كردن اهداف و آمال و خيالات ناپسند خود آرام كنند ؟! اگر این قليل افراد می پندارند چند سردفترمرحوم به جهت کاهش درآمد ومشکلات ناشي از اصلاح قوانين ظالمانه و رانت آلود سابق وفات نموده اند وممکن است خدای ناخواسته چنین سرنوشتی در انتظار دیگرهمكارانشان باشد، چرا از دهان و قلم اينان هيچ پيشنهاد عدالت خواهانه اي شنيده و ديده نمي شود ؛ مثلا چرا نمي گويند: "آندسته ازسردفتران دارای درآمد های کلان که درآمدهای آنها به رغم سقف گذاري، بیش از دو برابر میانگین درآمد همه دفاتر اسناد رسمي و بالغ بر یکصد میلیون در ماه بوده و تاکنون نیز چندین بار با دست به دامان شدن وفشار بر مسئولین بازهم سقف درآمدشان را افزایش داده و بخشنامه ضدرانت سقف گذاري بر درآمد دفاتر اسناد رسمي را بي اثر كرده اند، بيايند فقط قدری از افزون خواهي دست برداشته و اجازه دهند از محل سرریز درآمدهای کلان این دفاتر نجومی دار نصیب وبهره ای نیز عايد سردفتران کم درآمد شود تا دیگر شاهد چنین اتفاقات ناگواری نباشيم"؟! و اما اگر نگراني اين همكاران محترم را بعد از تصويب قانون تسهيل مجوزهاي كسب وكار ،حذف انحصار ومحدوديت هاي ظالمانه و احتمال افزايش دفاتر اسناد رسمي و نتيجتا كاهش درآمد و ضرر سردفتران متمول بدانيم، بايد به اين حقيقت تلخ اعتراف نمود كه نزديك به 15 سال است كه دربهاي دژ بلند منصب شريف سردفتري بر روي جوانان تحصيل كرده حقوق – به جز يك نوبت آنهم با آزموني پر حرف و حديث- بسته بوده است. شايد كسي باور نكند كه در تمام اين مدت طولاني براي كلانشهرهايي چون تهران مشهد شيراز اصفهان و رشت فقط و فقط 2 سردفتر پذيرش شده است! اقدامي كه باعث تلف شدن طلايي ترين ايام عمر جوانان متخصص و شايسته گرديد و هزاران هزار جوان مشتاق و علاقه مند را مأيوس و پژمرده و افسرده و دل مرده نمود. آيا براي افراد معترض به اصلاح قوانين ظالمانه، داغ غم مظلوميت و آسيب هاي روحي و جسمي و رواني تحميل شده بر خيل عظيم جوانان بي پناه اين مملكت مهم نيست و تنها دغدغه ايشان انتظارنشر خبر وفات يك سردفتر و سوءاستفاده از آن براي حمله به عدالت خواهي و انحصارستيزي است؟! آيا اين روش ناپسند شرط مروت و آزادگي و مردانگي است؟! البته بر كسي پوشيده نيست در طول اين همه مدت مديد، بازار خريد و فروش امتياز سردفتري به چه شكل و شرايطي داغ و پررونق بوده و متمولين و پولدارها در اين بازار مكاره و از طريق ماده 69 قانون دفاتر اسناد رسمي توانستند با خريد امتياز دفاتر اسناد رسمي آن هم با قيمت هاي چند ميلياردي بر كرسي كاتب بالعدل تكيه زنند و البته آقازاده هاي خوش اقبال و نازنين چگونه امكان يافتند تا از طريق همين قانون تاريخ مصرف سپري شده به محض بازنشستگي پدرسردفتر بدون كمترين دغدغه و اضطراب و بي آنكه در آزمون سراسري شركت كنند با افتخار و كبكبه پشت ميز سردفتري جلوس كرده و جانشين پدرگرديدند!
