وانتی اومده بود تو کوچمون داد میزد هرچیز داغونی دارید بیارید.رفتم پایین قیافمو دید گفت نه تا این حد.گفتم نه این بخاری رو آوردم گفت آهان 8.8K viewsM£hd!, 07:10