سوار BRT شدم، یه خانمی با دخترش که ناشنوا بود داشت با ایما اش | Fun shik
سوار BRT شدم، یه خانمی با دخترش که ناشنوا بود داشت با ایما اشاره صحبت میکرد، داشتن سر یه چیزی بحث میکردن. دختر کوچولو بعد چند دقیقه چشماشو بست تا حرفای مامانشو نشنوه :| این عجیبترین چیزی بود که دیدم.