بیرون بودیم یه پیر مردُ دیدم نون دستشه به بابام گفتم یاد بگیر | Fun shik
بیرون بودیم یه پیر مردُ دیدم نون دستشه به بابام گفتم یاد بگیر دو برابر توعه زبون روزه رفته نون بگیره واسه افطار. یه حرفی بهم زد که هم روزه خودش باطل شد هم روزه من، حتی روزه اون پیر مرده هم باطل شد:||