جای خــــدا نباشیم ⇠ روزی در نـــماز جمـــاعت مــوبایل یه نفر زنگ خورد. زنگ موبایل آن مرد ترانه ای بود. بعد از نـماز همه او را سرزنش ڪردند و او دیگر آنجا به نـماز نرفت. ⇠همان مرد به ڪافه ای رفت و ناگهان قلیان از دستش افتاد و شڪست. مرد ڪافه چی با خوشرویی گفت اشڪال نداره، فدای سرت... او از آن روز مشتری دائمی آن ڪافه شد. ⇠حڪایت ماست: جای خــدا مجازات میڪنیم جای خــدا میبخشیم جای خــدا... ⇠اون خــدایی ڪه من میشناسم اگه بنده اش اشتباهی بڪنه، اینجوری باهاش برخورد نمیڪنه. شما جای خــدا نیستی اینو هیچوقت یادت نره. ⇠چقدر خوبه ڪه اگه ڪسی اشتباهی میڪنه با خوشرویی باهاش برخورد ڪنیم نه این ڪه با خشم تحقیرش ڪنیم و باعث ترڪ اعمال خوب بشیم... 388 views15:21