وقتی تصور میکنم که همه‌ی این حرفا و همه‌ی این قربون صدقه‌ها وا | قـــلـــب‌ِ مغز
وقتی تصور میکنم که همه‌ی این حرفا و همه‌ی این قربون صدقه‌ها واسه یکی دیگه بوده حالمو بد میکنه، نمیخام بگم تو حالمو بد میکنی نه، تصور اینکه تو همینجوری با یکی دیگ بودی حالمو بد میکنه و این چیزه طبیعیه از نظر من، طبیعیه چون من دوست دارم و نمیخام حتی واسه یه لحظه تصور کنم که تو بغیر از من به یکی دیگ این حرفارو میزدی، باهام سرد باش اینجوری عذابش کمتره تا اینکه هربار قربون صدقم میری و حرفایه خوب میزنی با خودم بگم پس قبل از من خیلیایه دیگ بودن که اینارو میشنیدن، من سرد بودن رو به این رفتار تکراری که برای همه بوده ترجیح میدم.
