Get Mystery Box with random crypto!

دو دوست با پای پیاده از جاده ای در بیابان عبور می کردند. بین ر | قانون ارتعاش

دو دوست با پای پیاده از جاده ای در بیابان
عبور می کردند.
بین راه بر سر موضوعی اختلاف پیدا کردند و
به مشاجره پرداختند.
یکی از آن ها از سر خشم،بر چهره دیگری سیلی زد.
دوستی که سیلی خورده بود،سخت آزرده شد
ولی بدون آنکه چیزی بگوید،
روی شن های بیابان نوشت امروز بهترین دوست من
بر چهره ام سیلی زد.
آن دو کنار یکدیگر به راه ادامه دادند تا به یک آبادی رسیدند.
تصمیم گرفتند قدری آنجا بمانند و کنار برکه آب
استراحت کنند.
ناگهان شخصی که سیلی خورده بود،لغزید و در آب افتاد.
نزدیک بود غرق شود که دوستش به کمکش شتافت و او را نجات داد.
بعد از آنکه ازغرق شدن نجات یافت،
بر روی صخره ای سنگی این جمله را حک کرد:
"امروز بهترین دوستم جان مرا نجات داد"
دوستش با تعجب پرسید: بعد از آن که من به تو سیلی زدم،تو آن جمله را روی شن های بیابان نوشتی ولی حالا این جمله را روی تخته سنگ نصب می کنی؟
دوستش لبخندی زد و گفت: وقتی کسی ما را آزار می دهد،
باید روی شن های صحرا بنویسیم تا بادهای بخشش آن را پاک کنند اما وقتی کسی محبتی در حق ما می کند،
باید آن را روی سنگ حک کنیم تا هیچ بادی نتواند
آن را از یادها ببرد...

#ارتعاشی_شو
@ghanooneErteash