چون سرمه میوزی قدمت روی دیدههاست لطف خط شکسته به شیب کشیدههاست هرکس که روی ماه تو را دیده، دیده است فرقی که بین دیده و بین شنیدههاست موی تو نیست ریخته بر روی شانههات هاشور شاعرانه شب بر سپیدههاست من یک چنار پیرم و هر شاخهای ز من دستی به التماس به سمت پریدههاست از عشق او بترس غزل مجلسش نرو امروز میهمانی یوسف ندیدههاست #حامد_عسکری @ghaz2020 64 views05:32