در پایانِ تمامي جاده هاي صبر در عمقِ امواجِ بی‌رحمِ سکوت آن‌دو | 𝘎,
در پایانِ تمامي جاده هاي صبر در عمقِ امواجِ بی‌رحمِ سکوت آن‌دورتر ها، بینِ گفتگو هاي شبانه با ماه لا‌به‌لاي گذشتن ها و حذف کردن هاي مکرر پشتِ تماميِ بي‌تفاوتي ها اواخرِ راهِ بلندِ ناشناخته‌ها من،جاهايي که فکرش هم دور از تصور است خانه هايي با قدمت هايي کهن ساخته ام .
